این متن خیلی تکانم داد:
1. آنها معمولا وقتشان را با ابراز تاسف به حال خود تلف نمی کنند.
2. آنها اختیار قدرت خود را از کف نمی دهند.
3. آنها از انعطاف پذیربودن خجالت نمی کشند.
4. آنها انرژی خود را روی مسائلی که خارج از کنترلشان باشد هدر نمی دهند.
5. آنها نیازی نمی بینند که همیشه موافق دیگران باشند.
6. آنها از خطرات پیش بینی شده نمی ترسند.
7. آنها به گذشته نمی چسبند.
8. آنها معمولا یک اشتباه را بارها و بارها تکرار نمی کنند.
9. آنها از موفقیت دیگران بیزار نیستند.
10. آنها با دیدن اولین شکست دست از تلاش نمی کشند.
11. آنها از تنها بودن نمی ترسند.
12. آنها حس نمی کنند که دنیا به آنها بدهکار است.
13. آنها به دنبال نتیجه گیری فوری نیستند.
یکی از کسانی که درباره مقام رضا ، دل انگیز ، زیبا ، آموزنده و مؤثر بحث کرده است ، فقیه بزرگ و عارف سترگ حضرت امام خمینی است ، ایشان در بیان مقام رضا گفته است:
مقام رضا ، عبارت است از خوشنودی بنده از حق تعالی در همه زمینه ها و مرتبه اعلای رضا ، بالاترین مرتبه کمال انسانی بوده و از بزرگترین مقامات اهل جذبه و محبت الهی است. ( 1 )
بر این اساس ، یکی دیگر از بزرگان اهل معنا ، با نقل حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آورده است:
یکی از امتیازات کسانی که به مقام رضا رسیدهاند ، این است که در قیامت با تعبیر اولیاء الله خطاب میشوند. ( 2 )
¤ مراتب مقام رضــــــــــا
⇦ مقام رضا همانند سایر کلمات نفسانی ، مراتب و درجات متعدد دارد که به طور خلاصه ، به دو مرتبه آنها اشاره میشود:
1 ـ درجه اول رضا آن است که انسان باید خود را در تحت ربوبیّت حق تعالی قرار دهد و از ربوبیت خداوند راضی و خشنود باشد. چنان که در بعضی مناجات ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده: , « کفی بی فخراً ان تکون لی رباً » ( 3 ) یعنی این افتخار برای من کافیست که تو پروردگار من هستی. و اگر کسی بدین مقام نایل آید ، از انجام تکالیف الهی ، احساس لذت و ابتهاج میکند و از اموری که در شرع مقدس نهی شده و حرام گردیده ، شدیداً احساس نفرت و انزجار مینماید.
حضرت امام خمینی ، در تحلیل این مسأله گفته است:
« کسی که نعوذ بالله ، به یکی از احکام اسلامیّه ، در باطن قلب ، اعتراض دارد ، یا کدورتی از یکی از احکام اسلامی در دل دارد ، یا بخواهد که یک از احکام غیر از این که هست باشد ، یا بگوید که کاش این حکم کذایی این طور بود نه آن طور ، این راضی به دین اسلام نیست » . ( 4 )
2 ـ مرتبه دوم ، رضا به قضا وقدر حق است.
یعنی خشنودی از پیشآمدها و از هر چه از جانب خداوند پیش آید راضی باشد ، این مقام برای کسی حاصل میشود که به این پایه از معرفت رسیده باشد که هرچه حق سبحانه برای بنده خود عطا میکند و پیش میآورد ، برای تربیت اوست.
چنان که گفته اند ; جابربن عبدالله انصاری که یکی از اصحاب بزرگ پیامبر بوده ، در آخر عمر به ضعف و پیری و عجز و ناتوانی گرفتار شد ، حضرت امام باقر علیه السّلام به عیادت او رفت و از احوال او جویا شد. جابر گفت: در حالتی هستم که پیری را از جوانی ، بیماری را از تن درستی و مرگ را از زندگی ، بهتر دوست دارم.حضرت امام باقر - علیه السّلام ـ به جابر فرمود: امّا من چنین هستم که اگر خداوند مرا پیر نماید ، پیری را دوست دارم ، اگر جوان نگاه دارد ، جوانی را دوست دارم ، اگر مریض و بیمار کند ، بیماری را دوست دارم ، و اگر سالم و تن درست نماید ، همان را دوست دارم ، و اگر زندگی دهد زندگی و اگر مرگ دهد مرگ را دوست دارم.
از این گفتگو معلوم میشود که جابر در مقام صبر و امام باقر در مقام رضا بوده است. ( 5 )
بعید نیست که سخن نغز باباطاهر اقتباس از این حدیث باشد که سروده است:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد ( 6
⇦ راه رضا چند مرحله ذیل را دارد ;
1. بزرگان اهل معنا بر آنند که اولین گام و سرآغاز حرکت در مسیر رضا از حق تعالی ، آن است که انسان بفهمد که چون خداوند ، نه تنها در مقام ذات و صفات بلکه در مقام فعل ، جمیل مطلق است ، پس « هرچه آن خسرو کند ، شیرین بود »
حضرت امام خمینی در تشریح این بحث گفته است:
پیش از هر چیز ، انسان باید از جمیل مطلق بودن خداوند ، از حیث ذات ، صفات و فعل ، علم و آگاهی حاصل نماید.
2 . این علم و معرفت را به قلب برساند. یعنی در قلب خود ایمان آورد که خداوند در همه مراتب یاد شده جمیل مطلق است و هرکاری که او میکند ، زیباست و این حقیقت را از راه یادآوری نعمتهای الهی و توجه و دقت در پدیدههای زیبای نظام آفرینش ، به تدریج در قلب خود وارد کند. وقتی بنده به این مقام رسید ، حقیقت نورانی رضایت و خوش بینی و خشنودی در دل او جلوه گیری میکند و در روایتی آمده: ایمان چهار رکن دارد ، اول آن رضا به قضای الهی است. ( 7 )
3 . انسان سالک کوی رضا ، به درجه اطمینان میرسد چنانکه در قرآن کریم فرمود: ای روح آرامش یافته ، خشنود و پسندیده به سوی پروردگارت برگردد. ( 8 ) این رجوع به سوی پروردگار از مقامات کامله اهل اخلاص است.
4 . مقام مشاهده ; کسانی که توجه قلبی خود را از عالم کثرت و ظلمانی منحرف نموده و خانه دل را از غیر محبت خداوند پاک کرد ، حق تعالی بر قلب آنها تجلی میکند و دل آنان را به خود خوش نموده و از غیر خود باز میدارد. ( 9 )
خواجه نصیر طوسی ، درباره رسیدن به مقام رضا میگوید:
وقتی اراده و خواست بنده در اراده و خواست خداوند فانی و مستغرق شد به گونهای که بنده هیچ خواستهای غیر از خواست خداوند نداشت ، این چنین فرد به مقام رضا بار یافته است و کسی که به مقام رضا رسیده باشد ، همیشه در بهشت است. لذا فرشتة مأمور بهشت را ، رضوان میگویند. ( 10 )
از دست دوست هر چه ستانی شکر بود
سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
پاورقی:
1. شرح حدیث جنود عقل و جهل ، انتشارات مؤسسه نشر آثار امام ، 1377 ش ، ص 162.
2 . حسن زاده آملی ، هزار و یک نکته ، نکته 47.
3. محمدی ری شهری ، محمد ، میزان الحکمه ، نشر مکتب الاعلام الاسلامی ، 1362 ش ، ج 7 ، ص 419 ، ماده الفخر.
4. شرح حدیث جنود عقل و جهل ، ص 167.
5. هزار و یک نکته ، نکته 331.
6. دیوان باباطاهر ، نشر گنجینه ، تهران ، 1381 ش ، ص 33.
7. کلینی ، محمد بن یعقوب ، اصول کافی ، ج 2 ، کتاب کفر و ایمان ، باب 29 ، ص 47 ، ح5.
8. فجر: 28 ـ 27.
9. شرح جنود عقل و جهل ، ص 171.
10. رساله آغاز و انجام ، با تعلقه و تصحیح حسن زاده آملی ، نشر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، 1361 ش ، ص 6
سؤال از محضر حضرت استاد فروغی :
باسلام
تفاوت بين تسليم و رضا چيست؟
پاسخ استاد:
سلام عليكم
در مقام تسليم ، عبد سالك آنچه را از عالم غيب ميرسد و با عقل منافات دارد همه را تسليم حكم خدا كند. و يسلّموا تسليما، كاملا تسليم باشد.
خلاصه كلام : تسليم در برابر تمام دستورها و احكام الهي و تسليم در برابر وقايع عالم، “يا ضار يا نافع”
مقام رضا خيلي بالاست و دعوت خداوند در آيه شريفه “يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة ارْجِعي إِلى رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّة” شامل نفوسي است كه به مقام رضا رسيده باشند. شرط ورود به اين مقام صدق در عبوديت است وَ “رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَر” مقام رضوان بزرگتر است از هرچه كه در تصور آيد.
يكي درد و يكي درمان پسندد
يكي وصل و يكي هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد
البته در اين رابطه مطالب زيادي است كه بحث زيادتری می طلبد .
آيا ميدانيد ذكر الحمدلله در سوره حمد نشانه توحيد محض است
وقتي تمام ستايشهابه سوي يك حلقه برميگردد،
آن حلقه همان واجب الوجود وتوحيدمحض است كه همه دلهابه يك سو وهمه چشمهابه يك جهت باشد .
اهل لغت ميان حمدومدح تفاوت قايلند.
حمدرابراي افعال حسنه اختياري به كار ميبرند درحاليكه مدح براي براي اين افعال بكار نميرود.
اهل دل حمدرا آتش عشق گفته اند آتشي كه از زبان عاشق به معشوق ميرسدوثنايي كه از زبان مصلي به حبيب ميرسد.
تنها حامد حقيقي محبوب،خودحضرت حق است زيراهمه دلها ازدرك وشناخت اوناتوان است وبيان مصلي تنها انعكاس حمدحضرت حق است.
فيض كاشاني ميگويد:تمام الفاظ حمد داراي دومعناست :حمد بر صفات الهي است.
حمد بر نعمات وآلاء خداي سبحان .
امام صادق فرمودند :
حمد سه حرف دارد
ح حكايت از وحدانيت
ميم حكايت ازملك
دال حكايت از ديموميت
است.
هركس خدارا حمدكند گويا اورا به اوصاف يگانگي ومالكيت وهميشگي بودن ستوده است.
كتاب بشارت اشارت . تالیف استاد زهره بروجردی (مدرس و مسئول حوزه علی بن موسی الرضا ع . تهران)