یکی از آن روزهای وحشتناکی را در نظر بگیرید که ترفندهایتان که به طور معمول موثر واقع می شد، بی اثر مانده و کودک ِ نوپای شما هر آتشی دلش می خواسته سوزانده است. و هر چه می گویید ” بسه دیگه! مگه نمی گم نکن! ” گوشش بدهکار نیست. در نهایت از کوره در می روید و صدایتان را بلند می کنید و البته کو گوش شنوا؟! اما از دید کودک ،او با شیطنت های خود موفق شده ، توجه والدینش را جلب کند و برای وی راه جلب توجه ( مثبت یا منفی) مهم نیست .ممکن است گاهی اوقات به خودتان افتخار کنید که خونسردی خود را حفظ کرده و حتی داد و فریاد هم به ذهنتان خطور نمی کند و فقط می گویید ” دست نزن عزیزم” اما باز هم گوش شنوایی در کار نیست. پس چه باید کرد؟
وقتی کودک مرتکب خطایی شد چگونه باید با او حرف زد؟ برای این که بتوان کودک را به سمت رفتار مناسب سوق داد، باید برخورد صحیح با کودکان را یاد گرفت. هنگامی که قصد دارید با کودکتان صحبت کنید ، باید به نوع و چگونگی حرف زدنتان بیندیشید زیرا بچه ها به وضعیت، حرکات بدن، اضطراب، نگرانی، لحن و بلندی صدایتان هم توجه می کنند.
هنگام گفتگو با کودکان باید نقش بازی کنید، همه چیز را بزرگ جلوه داده و در مورد آن ها اغراق کنید. با اعتماد به نفس با او صحبت کنید . گاهی اوقات که خواسته شما و کودکتان با هم متفاوت است ، خود را سوم شخص خطاب کنید تا بتوانید مانع جنگی تمام عیار شوید مثلا بگویید” مامان می خواد دستاتو بشوره".
هر یک از این زنان که غیر از نسل زنان هاشمی بودند و در کربلا حضور داشتند، توانستند با استقامت در راه دین خدا و دفاع از امام خود، همسران و فرزندان خود را در زمره یاران حسین قرار داده و تا ابد مهر یاران عاشورایی حسین را بر پیشانی خود بزنند.
این زنان اگرچه خدمتگزاران اهل بیت پیامبر بودند، اما توانستد در سلک بهترین افراد تاریخ قرار بگیرند و با دفاع از راه حق در تاریخ جاودان کربلا سهمی داشته باشند.
آنها اگرچه آزادشده به دست حسین بن علی بودند، اما آزادگی حقیقی را در کنار عاشوراییان و با همجواری اهل بیت در مسیر کربلا تا شام، آزادگی تاریخی خود را در کنار خاندان حسین بن علی یافتند.
لطفا به بچه هایتان آن قدر لطف نکنید که لطف دیگران را وظیفه ببینند!
برای تشویق؛ برای هدیه دادن؛ برای جایزه؛ برای مجازات؛ برای ندید گرفتن اشتباهاتشان، برای دراختیار قرار دادن، برای احترام گذاشتن، برای …!
که بعدها لطف نزدیکان برایشان بی ارج شود،
که همه ی زندگی شان بشود توقع پیدا و پنهان،
که نتوانند از آورده های دیگران برایشان و داشته های خود لذت ببرند.
فکر فرزند خود نیستید، فکر سلامت جامعه باشید.
لطفا!
دکتر گلزاری یا برجعلی ـ یادم نیست ـ در جلسات آموزش مادران مدرسه طلوع چیزی شبیه این گفته بودند: وقتی برای دختر خود سرویس جواهر آنچنانی می خرید؛ حواستان نیست که اول زندگی آینده اش چه حجمی از توقع از همسرِ ابتدای راه را در او ایجاد می کنید! بگذارید بعدها بتواند از محبت های همسرش و دیگران لدت ببرد …
آقای دکتر تشریف بیاورید و سیل ِ امکانات دیجیتالی و غیر دیجیتالی این نسل را پیش از ازدواج ملاحظه بفرمایید!
برای دختر و پسر؛ مادر و پدر و مادربزرگ ها و پدربزرگ ها و اگر بشود عمه و عمو و خاله و دایی ها در خدمت شده اند برای برآوردن خواسته ها، از خوردنی و پختنی تا پوشیدنی و بوییدنی و دیدنی و شنیدنی و لمس کردنی! می توانستیم تخیلاتشان را هم تامین می کردیم!
پ.ن. امان از: می خوایم پس فردا خدای نکرده عقده نداشته باشه که فلان چیزو بچگیش/خونه باباش نداشت، امان!!!!
منبع: وبلاگ مسیر
زن مضطربانه نزد مرشد رفت و عرضه داشت :” خانواده همسرم بسیار زیاد مرا آزرده خاطر میکنند.هر چه با نفسم میجنگم نتیجه ای حاصل نمیشود.رابطه ام با آنها بسیار ظاهری است و من این را نمیپسندم.من عشق به آنها را میخواهم..دوست دارم به مخلوق خالقم عشق ورزم.آیا راهی برایم وجود دارد؟؟
مرشد نگاه عمیقی به زن کرد و گفت :” بله ! خانواده همسرت مسلمان هستند و قطعا حسین ع را دوست دارند.در زیارت عاشورا میخوانیم “یا ابا عبد الله ! انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم".دوست داشته باش کسی را که حسین را دوست دارد.و بیزار باش از کسی که با حسین ع دشمنی دارد.خانواده همسرت را دوست داشته باش زیرا آنها حسین ع را دوست میدارند”
“عشقت را حسینی کن چرا که ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه.ما بقی اش رو به خودش بسپار “
این پست به مناسبت شهادت امام سجاد (ع) (به روایتی) به معرفى كتابهاى چاپى عربى, فارسى و اردو درباره ایشان می پردازد.
اسامى كتابها به ترتیب حروف الفبا فهرست شده است و مشخصات هر عنوان شامل نام كتاب, نویسنده و احیانا مترجم و مصحح, محل نشر, نام ناشر, سال انتشار, قطع و تعداد صفحات آورده شدهاست.
در مواردى كه این مشخصات به طور كامل درج نشده, به این دلیل است كه كتاب از نزدیك مورد بررسى نگارنده قرار نگرفته است.
اگر مشخصات هر یك از كتابهاى یاد شده از منبعى نقل شده باشد, نام كتاب ماءخذ در ذیل آن ذكر شده است