از مسائل بسیار مهمی که دین اسلام به آن شدیدا اهتمام دارد ،نگهداری حرمت و آبروی مسلمین و پرهیز از جستجو و تفتیش عقاید آنها است . تجسس و خبر جویی از اندرون زندگی شخصی مردم جایز نیست و به هیچ کس اجازه داده نشده است که اسرار ولغزش های مردم را افشا کند . امنیت و آسایش خاطر همگانی مردم با موارد فوق فراهم می شود و ادله متعددی شامل آیات و روایات نیز بر عدم جواز چنین مسئله ای دلالت دارد
که عبارتند از :
خداوند متعال می فرمایند « یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا یَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَیُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن یَأْكُلَ …»؛ ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری گمان ها درباره دیگران بپرهیزید، به راستی که برخی از گمان ها گناه است .
درباره یکدیگر جاسوسی نکنید و بعضی از شما غیبت بعضی نکنند ،آیا کسی از شما دوست دارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد ؟
طبق نظر مفسرین منظور از کلمه( و لا تجسوا) تحریم کنجکاوی و دنبال کردن لغزش های اهل اسلام است چنانچه در مجمع البیان مرحوم طبرسی فرموده است که در پی جستجوی عیب های مردم نباشید .
امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید : اگر کسی لغزش ها و گناهانی راکه از مۆمنین با دو چشم خود دیده و یا با دو گوش خود شنیده باشد و برای دیگران بازگو کند او از مصادیق این آیه شریفه است که می فرماید :آنان که نقل و پخش کردن کار بد در میان مومنان را دوست دارند ،در آخرت برایشان عذابی دردناک وجود دارد .( اصول کافی ج 2 /357 ،کتاب الایمان و الکو ،باب الغیمه والتهمه ،حدیث 2)
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز می فرمایند: در باره لغزش های مۆمنین تجسس نکنید ،چون که هر کس لغزش های برادران مۆمن خود را پی جویی کند ،خداوند نیز لغزش های خود او را پی جویی خواهد کرد و او را بی آبرو و رسوا خواهد کرد هرچند که در درون خانه اش باشد .(اصول کافی ج2 /3355 ،کتاب ایمان و کفر ،باب من طلب ثمرات المومنین ج5 )
امام علی در نامه معروف خود به مالک به عنوان حاکم مصر چنین می نویسد : کم ارج ترین افراد نزد تو باید کسانی باشند که نسبت به کشف و پخش عیوب و اسرار مردم حریص تر و بی باک ترند برای اینکه نوعاً مردم دارای عیوبی هستند که حاکم برای پنهان داشتن آنها از همه سزاوارتر است . پس هرگز در صدد کشف کردن آن لغزش هایی که پنهان از تو (پنهان از حکومت ) صورت گرفته بر نیا .
تو به عنوان حاکم مسلمین فقط مسئول پاکسازی جامعه از آلودگی های آشکار و ظاهری هستی ،درباره لغزش های پنهان مردم ، خداوند خود داوری خواهد کرد . بنابراین تا آنجا که می توانی اسرار مردم را پنهان نگه دار تا خداوند نیز اسرار تو را از مردم پنهان نگه دارد.(نهج البلاغه نامه 53)
مجموعه آیات و روایاتی که در این زمینه وجود دارد به خوبی بیانگر آن است که از دیدگاه اسلام هرگز نباید حقوق افراد مسلمان با استراق سمع ،تفتیش و تجسس و افشاگری مورد تعرض قرار گیرد .
تحقیق و تفحص در امور شخصی افراد از دیدگاه قانون اساسی :
در اصل 23 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چنین آمده است :تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ کس را نمی توان به صرف داشتن عقیده ای مورد مۆاخذه قرار داد .در اصل 25قانون اساسی نیز آمده است : بازرسی و رساندن نامه ها ،ضبط و فاش کردن مکالمات تلفنی ،سانسور ،عدم مخابره آنها ،استراق سمع و هر گونه تجسس ممنوع است .
ساعات شبانه، ساعاتی است که اعضای یک خانواده به بهانه های مختلف از خوردن شام گرفته تا تماشای برنامه های تلویزیونی کنار هم می نشیند و در زمینه های مختلف با یکدیگر گفتگو و تبادل نظر می کنند و حتی شاید بتوان اظهار نمود که عمیق ترین ارتباطات بشری که تبادل عواطف میان اعضای خانواده است در همین فضا و در این ساعات بخصوص انجام می شود.
اما متاسفانه، تحولات اجتماعی و اقتصادی زندگی امروز، موجب شده است که بسیاری از مردان و زنان،در صدد انتخاب شغلی برآیند که برخلاف چرخه ی معمول کاری است. به عبارتی دیگر، در ساعاتی که اکثریت قریب به اتفاق مردم پس از یک روز کاری، به خانه هایشان می آیند و در کنار خانواده شان هستند و استراحت می کنند، آنان مجبورند از خانواده هایشان خداحافظی نمایند و در اولین ساعات شبانه، استارات کار روزانه شان را بزنند.
«محبت الهي در آيات و روايات» پايان نامه سطح دو (كارشناسي) خانم اعظم محمدي است که به راهنمایی سرکا ر خانم شيرازيكيا در سال های 87-1386 تهیه و تنظيم و دفاع شده است.
این پایان نامه در کتابخانه مدرسه علمیه حضرت فاطمه (س) تهران موجود است و علاقمندان می توانند جهت استفاده از آن به این مرکز مراجعه نمایند.
چکیده:
محبت امري فطري و نفساني است كه در نهاد همه انسان ها اعم از مومن و غير مومن وجود دارد. در واقع محبت همان ميل و كشش طبع به چيز لذت بخش است و مقابل آن بغض قرار دارد كه عبارت از نفرت از چيز دردآور و مشكل آفرين است.
در آيات قرآن واژه «حب» و مشتقات آن در چهار معناي دانه، برگزيدن، اراده و محبت آمده است.
واژه «محبت» تعابير مختلفي در قرآن دارد كه عبارتند از اشد حباً (عشق)، ودّ، رأفت، رحمت و ولايت.
اساس اسلام- كه دين برگزيده خداست- بر محبت خدا استوار گشته است و طبق آيات قرآن كريم راه رسيدن به محبت خدا، معرفت و شناخت اوست. معرفت و شناخت خداوند متعال به دو صورت معرفت برهاني (تعقل) و معرفت شهودي (انفسي) امكان پذير است.
در آيات فراواني از قرآن كريم خداوند بارها و بارها مردم را به تعقل و تفكر در آيات و نشانههايي كه در طبيعت اطراف خود ميبينند دعوت كرده است. معرفت شهودي بوسيله دل و قلب صورت ميگيرد و طبق آيه قرآن ملائكه و اولوالعلم معرفت شهودي نسبت به خدا دارند.
حال اگر كسي به وسيله معرفت خداوند به مقامي رسيد كه حب خدا در دلش جاي گرفت، نشانههايي دارد، از جمله: تبعيت از سنت نبوي، شوق به لقاء پروردگار و شوق به عبادت و خلوت، رضايت و خشنودي از پروردگار و پرهيز از دنيا دوستی.
چنين بندهاي كه اخلاص خود را با محبت به خدا اظهار مي دارد، هيچ هدفي جز اين ندارد كه خدا هم او را دوست بدارد و خدا براي او باشد همانطور كه او براي خداست. بنابراين سعي ميكند تا مقدمات لازم براي رسيدن به مقام حب اللهي كسب نمايد.
اين مقدمات در قرآن و روايات چنين ذكر شدهاند: توبه، صبر، تقوي، طهارت، توكل، احسان، قسط و جهاد در راه خدا.
اما بر سر اين راه موانعي نيز وجود دارد كه سالك راه بايد آنها را بشناسد و از ميان بردارد. مانع اول عدم قابليت فرد است كه در اثر ارتكاب گناهان ايجاد شده است. مانع دوم تعلقات دنيوي است زيرا قلبي كه شيفته و دلباخته محسوسات است چگونه مي تواند به عالم بالا سير كند؟
مانع سوم پيروي از هواهاي نفساني است. مانع چهارم پرخوري و شكم پرستي است كه اين حالت، بدترين حالات بنده در پيشگاه خداست.
مانع پنجم سخنان غير ضروري كه انسان را از توجه و حضور قلب باز ميدارد. مانع ششم حب ذات در حد تفريط است كه انسان را دچار تكبر و خودپرستي ميكند. آخرين و مهمترين مانع ضعف اراده و عدم قدرت تصميم گيري است كه انسان را از شروع در عمل باز ميدارد.
مرد دست دختر پنج شش ساله اش را كه پيراهن تابستانه ي كوتاه مشكي بر تن دارد محكم گرفته است.همسرش مشغول خريد از مغازه ي روبرويي است.بالاتنه ي لباس دختركش كاملا باز است به حدي كه به زور مي پوشاندش و بلنداي لباسش هم به زور تا زير باسنش مي رسد،با صندل هاي بندي تابستاني و بدون پوششي در قسمت پاها.دخترك با اينكه خردسال است ابا دارد از لباسش.به زور لباس را پايين مي كشد تا كمي خود را بپوشاند.شايد در هيچكدام از شوهاي لباس دخترانه ي خارجي كه ديده اي چنين برهنگي بر تن دختربچه ي خردسالي نديده باشي!
دختر بيست و چند ساله اي رد مي شود.با موبايلش صحبت مي كند و توجهي به اطراف ندارد.مانتوي كوتاهي بر تن دارد كه به زور تا زير باسنش مي رسد.ساق رنگي چسباني پوشيده،صندل هاي بندي تابستاني با ناخنهايي كه لاك خوشرنگي بر آن نشسته.آرايش غليظش مانع مي شود بتواني درست سنش را تشخيص بدهي،موهايش را بلوند كرده و انگار كه تازه از آرايشگاه درآمده باشد دكوربندي شان نموده.نمونه اش را تنها در شوهاي فشن خارجي ديده اي!
مرد دست دختركش را محكم گرفته و با نگاهش رد گذر دختر جوان را دنبال مي كند.همانطور كه دست دخترش را مي فشارد چشم از اندام دختر جوان بر نميدارد.نگاهش انگار مي درد دختر را.دختر در هياهوي خيابان ناپديد مي شود و مرد همچنان دست دختركش را محكم مي فشارد.
سفیر صفا پیام داد که: