بعد از حدود چهل روز امروز مراسم است که دوستان دور هم جمع می شویم
فاتحه ای، حزب خوانی و به یادش نوحه سرایی و ...
طرف های ظهر راه می افتم ...
همین حالایش چشم هایم منتظرند که ببارند
نمی دانم
از غم دوریش است یا یاد خاطرات بودنش... نمی دانم شاید نگران… بیشتر »