و از حب٬ ما صادر شدیم و بر حب سرشته شده ایم.
پس بدین سبب به سوی حب قصد کردیم و روان شدیم و بدین خاطر مورد قبول واقع گشتیم.
اصل حب٬ آنطور که خداوند سبحان گفته از حدیث او به داود علیه السلام است که : « من گنجی مخفی بودم که شناخته نشدم. پس دوست داشتم شناخته شوم… » حب حق تعالی همانند دیگر محبت و عشق ها همانطور که قبلا آمد٬ به عدم تعلق گرفت یا بهتر بگوییم به ماهیات اشیاء که معدوم بودند٬ پس موجود شدند بسبب نفس الرحمانی حق تعالی که یک نفس عاشقانه بوده که چون بر اعیان موجودات معدوم وزید آنها بوجود آمدند. یا همچون نفسی بود که بر مخارج حروف عالم ـ که خود کلمات الهی یا اسماء و صفات حقند ـ برخورد٬ پس بوجود آمدند.
بنابراین محبت اصل هستی عالم است و سماع (شنفتن) سبب ظهور موجودات است. و تنفس به برکت این محبت در خلق صادر شده است. این پوشیدگی موجودات و نهان بودن از تنفس حق٬ صورتها و اشکال که از آن تعبیر به عالم می شود٬ از کلمه « کن » سرچشمه می گیرند.
و بنا بر آیه شریفه «انما امره اذا اراد شيئا ان يقول له کن فيکون» (یس/۸۲) پس عالم از قول کلمه « کن » بوجود آمده و بدین خاطر متعلق این قول٬ سماع و شنفتن آن است. پس این سماع که اصل بوجود آمدن عالم است و همچون حب به سماع الهی٬ روحانی و طبیعی تقسیم می شود .
برگرفته از باب محبت کتاب فتوحات مکیه
موضوعات: "فرهنگی- اخلاقی" یا "عفاف و حجاب"
حضرت علی علیه السلام می فرماید:"المۆمن لایمسی و لا یصبح الا ونفسه ظنون عنده"مۆمن خصلتش این است: صبحی را به شام نمی برد و شبی را به صبح نمی آورد مگر اینکه نفسش مورد بدگمانی اوست، همیشه با یک نوع بدگمانی به نفس خود نگاه می کند، مثل آدمی که همسایه خائنی داشته باشد که به او اعتماد ندارد و دائما در فکر این است که این همسایه خیانتی نکند.
نفس
خداوند متعال درباره اجتناب از نفس اماره که به اصطلاح امروزى همان « خود طبیعى » یا « خود حیوانى » است ، با اشکال متنوع ، دستوراتى صادر فرموده است. در اسلام برترین جهاد، جهاد با نفس است، که در حدیث معروف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم جهاد اکبر خوانده شده یعنى برتر از جهاد با دشمن که جهاد اصغر نام دارد، اصولا تا جهاد اکبر به معنى واقعى در انسان پیاده نشود در جهاد با دشمن پیروز نخواهد شد.
نفس امّاره
نفس اماره عبارتست از حالت نازله نفس؛زیرا همواره انسان را امر به اعمال و رفتاری می کند که سقوط و انحطاط را در پی دارد.
همان طور در قسمت قبل هم بیان شد، پیامبر (ص) و ائمه اهمیت زیادی به استغفار داشتند اما چرا، انها که معصوم بودند:
وجه دوم؛ التذاذ معنوی
گفته اند جهت آموزشی مطرح نیست؛ یعنی حضرات معصومین نمیخواستند به گناهكاران دعا كردن را بیاموزند، بلكه خودِ كُرنش نسبت به معبود، خود این تضرّع و اظهار عجز كردن به معبود، لذّتبخش است و لذّت معنوی دارد. دعا اظهار كُرنش و عجز و تضرّع نسبت به معبود است. اولیای خدا دنبال التذاذات نفسانی كه نیستند؛ اینها دنبال التذاذات معنوی بودند. لذا میخواستند از این لذت بیبهره نمانند و این لذت معنوی را هم بچشند.
لذا اینها در همین قوالب اظهار عجز، تضرّع، كُرنش، ضعف و نقص كردهاند. پس این دعاها و طلب غفرانها از طرف انبیا و اولیای معصوم الهی، صِرفاً به جهت تعلیم و آموزش گناهكاران نبوده است؛ بلكه خودشان هم میخواستند یك لذّت معنوی ببرند؛ میخواستند اظهار نقص و كمبود نسبت به معبود كنند و این یك لذّت معنوی دارد. اینها میخواستند از این لذّت معنوی بیبهره نمانند. این وجه دوم بود.
وجه سوم؛ رفع حجب نورانی
توجّه اولیای خدا كه دارای مقامات معنوی هستند به اعمال صالح و همان مقامات عالی معنوی مثل توكل، رضا و تسلیم، خودِ این توجه یك حجاب است؛ البته این حجاب، از حُجُب ظلمانیه نیست، بلكه از حُجُب نوریه است. همین توجه برای اولیای خدا سیئه محسوب میشود. لذا گاهی در این قالب میریزند كه: “حَسَنَاتُ الْأَبْرَارِ سَیِّئَاتُ الْمُقَرَّبِین “.حسنات ابرار، برای مقرّبین سیئه است. توجه به این حسنه، حجاب است. التفات مقربین، چه به اعمال صالح و چه به مقامات معنویه، برای آنها سیئه است و استغفار آنها به خاطر توجّهات آنها به حُجُب نوریه است. این وجه سوم بود.
چرا حضرت علی علیه السلام با وجود داشتن عصمت ، استغفار می کرد؟
پیامبر اسلام، به اتفاق مسلمانان معصوم از گناه بود خصوصاً پس از بعثت كسی در عصمت او خدشه نكرده است ولی با این حال روزی هفتاد بار استغفار می كرد و فرمود: «و إنّه لیغان علی قلبی و إنّی أستغفر الله كلّ یوم سبعین مرّه»، «من دلم زنگار می گیرد و روزی هفتاد بار استغفار می كنم»
خدا به پیامبر در قرآن دستور استغفار می دهد(غافر/55و محمد/19) آیا معنی آن این است كه پیامبر معصوم نیست؟ بزرگان تفسیر و عقاید در مورد این نوع استغفارها بحث های جالب و شیرینی دارند، انبیا و اولیای خدا كه معصوم هم هستند، اوّل برای خودشان طلب مغفرت میكنند و “ربّ اغفِر لِی” میگویند. حالا ما چگونه اینها را با هم جمع كنیم؟ در اینجا وجوهی را برای پاسخ به این اشكال مطرح كردهاند كه من به بعضی از آن وجوه اشاره میكنم.
وجه اوّل؛ آموزش
گفتهاند كه اینها برای ما مُذنِبین، جنبه آموزشی داشته است. یعنی معصومین خواستهاند به گناهكاران بیاموزند كه وقتی خواستی دعا كنی، اوّل از خدا بخواه كه از سر تقصیراتت بگذرد، بعد بقیه دعاهایت را مطرح كن. این وجه با آن مطالبی كه در گذشته گفتیم هم تطبیق میكند؛ به خصوص با آن عبارتی كه در دعای كمیل از علی(علیهالسلام) بود كه داشت: “اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ “. یعنی خدایا، آن گناههایی كه موجب حبس دعا میشود را ببخش!
ما سابقاً “موانع اجابت دعا ” را بحث كردیم و گفتیم كه اوّلین مانع، گناه است. گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود. دیدید كه در دعای كمیل هم همین را داشت: “اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعَاءَ “. حبس دعا یعنی این كه دعا از این دو لب بالاتر نمیرود. اهل معرفت كه این را در یك قالب معرفتی میریزند، میگویند كه این از حُجُب ظلمانی است. ما گفتیم “مانع “، آنها میگویند “حجاب “. گناه موجب میشود كه دعا مستجاب نشود و مانع و حجاب است؛ حجابش هم حجاب ظلمانی است. این یك توجیه بود.
ص. امینی: حضور ،همان رنگ میثاق وعهد با آرمانهای ولایت است که در هر کس نهفته نشده باشد عدم حضوروشرکت او را در چنین روزی به جهان ثابت می کند لذا نه تنها شرکت بلکه اعتقاد به این اتحاد جهت براندازی حکومتهای ستیزه جوی جهان و خاموش ساختن شعارهای به ظاهر عدالت مدارانه این حرکتهای استکبار ستیزشان را در نطفه با شعار مرگ بر خائنان زمان همچون آمریکا واسرائئل در نطفه خفه کنند. وبه نوعی اسلام گوی سبقت رابرباید. که همیشه این حضور به جهانیان نشان داده شود وحامیان آنها در این گیتی همپا با آنها ندای پیروزی را سر دهند .
ط. دوستی: فقط وفقط عشق به اسلام و ولایت
ف. فیض آبادی: “برای تایید اصل نظام و انقلاب باید شرکت نموده و فرا جناحی فکر و عمل کرد.”
آدینه: ملت ایران باردیگرباحضوربابصیرت خودنشان خواهد داد همانگونه که در فراز و نشیب های گذشته با ایمان، وحدت و مجاهدت و با توکل به خدای متعال در برابر همه فشارها، تنگناها و توطئه ها بر سر پیمان خود ایستاده و هرگز سر بر آستان بردگی جهانخواران و صهیونست ها فرود نخواهد آورد و به کژ اندیشان و بزدلان و سست عنصران نیز اجازه سازش و تسلیم نخواهد داد.
س. حاتمی: شرکت کردن ما در راهپیمایی 22 بهمن نشانه احترام به خون شهیدان ادای شکر به خاطر نعمت انقلاب اسلامی و بیان ایستادگی همیشگیمان برای دفاع از رهبر و کشورمان است.