حجتالاسلام حمید احمدیجلفایی به حادثه عاشورا و تحریفاتی که در مورد آن رخ داده و به نحوه حضور زنانی مانند ام کلثوم سلاماللهعلیها، خواهر امام حسین علیهالسلام اشاره کرد و گفت: در بسیاری از نقلها بر حضور ام کلثوم سلاماللهعلیها در کربلا تصریح شده است؛ به عنوان نمونه وقتی در شب عاشورا امام حسین علیهالسلام برخی زنان و خواهران خود را خطاب قرار میدهند، اولین کسی که مخاطب قرار میدهند، ام کلثوم سلاماللهعلیها است. ایشان میفرمایند: «یا اختاه! یا ام کلثوم، و انت یا زینب، و انت یا رقیه و…»؛ این خطاب امام حسین علیهالسلام میتواند شاهدی قرار بگیرد برای کسانی که معتقدند ام کلثوم؛ بزرگترین دختر امام علی علیهالسلام، در کربلا حضور داشت.
او با اشاره به مرثیهها و خطابههایی که از ام کلثوم سلاماللهعلیها به جای مانده است، گفت: بیشتر منابع شیعه و اهل سنت این خطابهها را که هم در فصاحت و بلاغت و هم در عمق و محتوای کلام زبانزد است، نقل کردهاند. خطابههایی که در آنها به بسیاری از اهداف قیام عاشورا اشاره شده است. البته در برخی نقلها اشتباهاتی نیز صورت گرفته است و کلامی را که به ام کلثوم دختر امام حسین علیهالسلام بیشتر میخورد را به ایشان نسبت دادهاند و یا برعکس. مانند ماجرایی که به بازگشت اسب امام حسین علیهالسلام اشاره دارد و اینکه ام کلثوم سلاماللهعلیها به کنار اسب آمده و شروع به نوحهسرایی و مرثیهخوانی میکند؛ با ام کلثوم، خواهر امام حسین علیهالسلام مطابقت دارد؛ هرچند برخی منابع مانند امالی صدوق، این مطلب را به دختر امام حسین علیهالسلام نسبت دادهاند.
خطبههایی رسواکنندهای از ام کلثوم سلاماللهعلیها
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به ادیب و بلیغبودن ام کلثوم سلاماللهعلیها گفت: خطبههای رسواکنندهای از ام کلثوم نقل شده است و ازآنجاییکه ایشان ادیب و بلیغ بودند، این خطبهها کوبنده و با عبارات سلیس و روان بیان و در آنها از اشعار و عبارات قرآن نیز به بهترین وجه ممکن کمک گرفته شده است. این نشاندهنده آن است که ایشان به قدری به آیات قرآن مسلط بودند که توانستهاند در جای خود از این آیات بهره بگیرند.
نویسنده صحیفه فاطیمه افزود: امام صادق علیهالسلام در صفحه 198 کتاب لهوف خطبه بلند ایشان را نقل کردهاند. همچنین در بستان الواعظین نقل است که در یکی منازل میان راه، یکی از مأموران سیلی به صورت ایشان میزند که باعث میشود دست ایشان از کار بیفتد؛ البته این در کتب قدیمیتر نیامده است.
به خدا سوگند زنی را ناطقتر و خطیبتر از او ندیده بودم
احمدیجلفایی با اشاره به کتاب بلاغات النسات گفت: در این کتاب ام کلثوم سلاماللهعلیها یکی از زنان بلیغه، شاعره و محدثه معرفی شده است؛ راوی میگوید من ام کلثوم سلاماللهعلیها را دیدم، به خدا سوگند زنی را ناطقتر و خطیبتر از ایشان ندیده بودم و آنقدر خطابت ایشان بلیغ بود که گویی امیرالمؤمنین علیهالسلام مشغول صحبت بود؛ ایشان به مردم اشاره کرد تا ساکت شوند و سپس در میان مردم کوفه خطبهای را ایراد کردند.
او با بیان اینکه البته برخی ام کلثوم سلاماللهعلیها را همان زینب کبری سلاماللهعلیها دانستهاندکه کنیهشان ام کلثوم بوده است و قرائنی نیز بر این مطلب وجود دارد، اظهار داشت: عدهای دیگر نیز در جمع میان این دو احتمال بیان کردند که امام حسین علیهالسلام دو خواهر به نام زینب از دو مادر داشتند که کنیه زینب صغری، ام کلثوم بود؛ علت این رأی نیز آن است که بنابر قول مشهوری که نقل شده است، ام کلثوم سلاماللهعلیها، دختر حضرت زهرا سلاماللهعلیها در زمان امام حسن علیهالسلام از دنیا رفته بود و در عاشورا حاضر نبود؛ لذا قولی که بیان میکند نام این بانو زینب بود و از یکی از زنان دیگر امام علی علیهالسلام السلام بودند، قول قویتر خواهد بود.
صدیقهای بیهمتا در آل حسن علیهالسلام
این استاد حوزه در ادامه به همسر امام سجاد علیهالسلام به عنوان زن تأثیرگذار دیگری در واقعه عاشورا اشاره کرد و گفت: فاطمه دختر امام حسن علیهالسلام و مادر امام باقر علیهالسلام، همسر امام سجاد علیهالسلام بودند که بنابر قرینه حضور امام باقر علیهالسلام در سنین خردسالی در کربلا، بعید است که مادر ایشان در آنجا حضور نداشته باشند. قرینه دیگر نیز حضور سایر دختران جوان امام حسن علیهالسلام در کربلا بود.
احمدیجلفایی با اشاره به شأن و منزلت والای این بانو به گفتهای از امام صادق علیهالسلام اشاره کرد و اظهار داشت: ایشان در وصف این بانو فرمودند: او صدیقهای بود که در آل حسن علیهالسلام زنی مانند ایشان دیده نشده است.
نقلهای نادرست منسوب به حضرت سکینه سلاماللهعلیها
این پژوهشگر تاریخ در ادامه به شبهات مطرح در مورد نقلهای منسوب به حضرت سکینه پرداخت و گفت: اینکه نقل شده است ایشان در کنار ذوالجناح به امام حسین علیهالسلام میفرمایند: ای پدر، ما را به مدینه بازگردان، اصلی ندارد و اعتبار سندی برای آن موجود نیست. از طرف دیگر ما در هیچیک از کتب معتبر در مورد اینکه نام اسب امام حسین علیهالسلام ذوالجناح بوده باشد، نقلی نداریم و تنها در یک کتاب به یک اسب که نام آن لاحق بوده، اشاره شده است. ناسخ التواریخ حتی به اسب دیگری به نام مُسَنات برای امام حسین علیهالسلام اشاره میکند و به بررسی این نام میپردازد که جای تأمل دارد.
او افزود: در این کتاب آمده است: “رکب المسنات"؛ معنای ظاهری این عبارت آنست که امام حسین علیهالسلام سوار بر مسنات شد، اما این کلام اصطلاحی عربی به معنای حاشیه رودخانه است؛ بدین معنا که امام حسین علیهالسلام در حاشیه رودخانه مینشینند؛ درحالیکه در ترجمه آوردهاند امام حسین علیهالسلام سوار بر اسب خود به نام مسنات شد. در نتیجه علاوه بر خلط معنایی در نام اسب امام حسین علیهالسلام، نقل چنین داستانهایی از شأن و منزلت حضرت سکینه سلاماللهعلیها نیز بسیار به دور است و به نوعی پایینآوردن جایگاه و شأن ایشان است که در گفتارهای قبل به تفصیل بدان پرداختیم.
“مهلاً مهلا، یابن الزهرا” صحت تاریخی ندارد
احمدیجلفایی در ادامه به سه رفتار حضرت زینب سلاماللهعلیها که در نوحه خوانیها بر آن تأکید میشود، اشاره کرد و گفت: ما در هیچ منبعی نداریم که حضرت زینب سلاماللهعلیها در وقت وداع یا هر زمان دیگری گلوی امام حسین علیهالسلام را بوسیده باشند؛ جز در دو منبع ضعیف و ناقص انوار المجالس، صفحه 98 و تذکره الشهدا، صفحه 311. نکته دیگر در مورد عبارتی است که از قول حضرت زینب سلاماللهعلیها در هنگام به میدان رفتن امام حسین علیهالسلام نقل شده است که میفرمایند: “مهلاً مهلا، یابن الزهرا"؛ این سخن نیز در منبع موثقی نیامده است، جز کتاب ضعیف اسرار الشهاده، جلد 3، صفحه 56.
آخرین شیون و بیتابی حضرت زینب سلاماللهعلیها
این استاد حوزه با اشاره به حادثه صحیح تاریخی بیهوششدن حضرت زینب سلاماللهعلیها در شب عاشورا اظهار داشت: این حادثه را منابع مختلفی نقل کردند که وقتی امام حسین علیهالسلام خبر از شهادت خود میدهند، حضرت زینب سلاماللهعلیها از هوش میروند و در برخی از نقلها آمده است که بر سر و صورت زده و گریبان چاک میکنند؛ اصل این ماجرا را کتبی مانند تاریخ طبری، مقاتل الطالبیین، الملهوف و… نقل کردهاند، که امام حسین علیهالسلام بعد از این ماجرا از حضرت زینب سلاماللهعلیها میخواهند که دیگر این کار را نکنند و صبر پیشه سازند؛ چراکه این اعمال زمینه شماتت دشمن را فراهم میکند و گویا این آخرین شیون و بیتابی حضرت زینب سلاماللهعلیها است و بعد از آن ایشان در همه محافل جانب خویشتنداری را رعایت کرده و با ایراد سخن و خطابههای کوبنده به محکومساختن دشمن میپرداختند.
منبع: مهرخانه