بهرهاى كه هر كس از نماز خود مىبرد و تعالى و تكاملى كه در اثر آن براى نفسش حاصل مىشود وابسته به روح نماز است. برخى فقط از پیكر بى روح نماز استفاده مىكنند. اثر پیكر بى روح نماز همین است كه در قبر و قیامت به او نمىگویند چرا نماز نخوانده اى، و از این بابت مۆاخذهاى نخواهد شد؛ اما بیش از این اثرى ندارد. كسانى نیز از مراتب نازله این روح بهره مىبرند. برخى نیز با نمازشان به معراج مىروند و به «لقاء الله» نایل مىشوند. این تفاوت درجات، بسته به این است كه تا چه حد در نماز حضور قلب داشته باشیم و نمازمان را براى خدا خالص كنیم. در باره اهمیت و نقش «نیت» در نماز، چگونگى و مراتب مختلف آن در جلسات گذشته بحث هایى را مطرح كردیم.
نكته اساسى كه در این جا وجود دارد این است كه ما با آنكه در حرف و روى كاغذ به اهمیت نماز واقفیم، اما به هنگام نماز خواندن، دانسته هاى خود را فراموش مىكنیم و آنگونه كه باید و شاید به آن اهتمام نمى ورزیم. غالباً نهایت هنر ما این است كه سعى كنیم نمازمان را اول وقت بخوانیم و احیاناً علاوه بر واجبات برخى از مستحبات آن را نیز رعایت كنیم. اما همه اینها جزو پیكره نماز است و روح نماز چیز دیگرى است.
از همین رو ما غالباً وقتى وارد نماز مىشویم به جاى آنكه توجهمان به خدا و نماز باشد، مشغول فكر كردن به كارها و مسایل زندگى مىشویم. حتى برخى ـ نعوذ بالله ـ در حال نماز به فكر گناه و چگونگى فراهم كردن مقدمات معصیت هستند! اگر خیلى آدم هاى خوبى باشیم، در حین نماز به فكر درس و بحثمان هستیم یا به فكر این كه، مثلاً، در منبر و سخنرانى امشب چه بگوییم! معمولاً دل و قلب ما در نماز با زبان و اعضا و جوارحمان همراه نیست و هر كدام رو به سویى دارند! بسیارى از ما وقتى «السلام علیكم و رحمة الله» را مىگوییم تازه یادمان مىآید كه نماز مىخوانده ایم!
اكنون سۆال این است كه آیا این مشكل چارهاى دارد؟ و چه مىتوانیم بكنیم تا از روح نماز برخوردار گردیم؟
تفاوت نمازِ باتوجه و نماز غافلانه
یكى از راه هایى كه براى درمان این مشكل وجود دارد تفكر و تأمل درباره فواید توجه و حضور قلب در نماز، و ضررهاى ناشى از غفلت و بى توجهى در نماز است؛ چرا كه اگر انسان باور كند انجام كارى برایش مفید است و ترك آن موجب ضررهاى بزرگ و فراوانى براى وى خواهد شد، آن گاه به طور جدى در صدد انجام آن بر مىآید و به آن اهتمام می ورزد. واقعیت این است كه ما به فواید اهتمام به نماز و ضررهاى ناشى از عدم توجه به آن «باور» و «ایمان» نداریم. «علم» داریم اما «ایمان» نداریم.
منكر این فواید و ضررها نیستیم و اگر از ما در باره آنها سۆال كنند، به آنها معترفیم، اما مراتب ایمان و باورمان نسبت به آنها بسیار ضعیف و كم رنگ است. به همین سبب است كه از علممان نتیجه عملى نمىگیریم و آن علم تأثیرى در عمل ما نمىگذارد. از این رو مناسب است در فرصت هایى، چند دقیقه قبل از نماز در باره اهمیت نماز و اینكه توجه و حضور قلب در نماز تا چه حد مىتواند ارزش عمل ما را بالا ببرد تأمل كنیم. البته این مسأله به مقدار معرفت ما نیز بستگى دارد.
در هر حال، باید این مسأله را در نظر بگیریم كه تفاوت نماز با توجه با نمازِ بى توجه، یك تفاوت عددى و محدود، مثلاً تفاوت پنجاه با هزار نیست. تفاوت نمازِ با توجه با نمازِ بى توجه از زمین تا آسمان است. حتّى فاصله نماز كم توجه با نمازى كه توجه آن بیشتر است از تصور بیرون است.
تفاوت نمازهایى كه ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین مىخوانند با نمازهاى ما، با یك عدد ریاضى قابل بیان نیست كه مثلاً بگوییم نماز ما یك هزارم یا یك میلیونیم یا یك میلیاردیم نماز آنها ثواب دارد؛ بلكه تفاوت به حدى است كه اصلاً مقایسه غلط است. ما باید در این مسأله تأمل كنیم كه مىتوانیم ارزش عملمان را تا چه حد بالا ببریم و در حال حاضر به چه ارزش كمى قانع شده ایم!
اگر به ارزش واقعى نماز خود واقف شویم، آن گاه در حین نماز اختیار دلمان را به دست مىگیریم و اجازه نخواهیم داد به هر سمت و سویى پرواز كند. اگر فعلا نمىتوانیم در همه نماز این كار را بكنیم ـ كه قطعاً چنین چیزى در ابتداى كار برایمان میسّر نخواهد بود ـ دست كم تصمیم بگیریم در نماز امروزمان فقط یك ذكر را با حضور قلب و توجه كامل بگوییم!
الان ما متوجه نیستیم كه هر روز چه ضرر هنگفتى از ناحیه نمازهاى بى توجه خود متحمل مىشویم، اما روزى قطعاً به این مسأله پى خواهیم برد. آن روز انگشت تأسف به دندان خواهیم گزید و آه «حسرت» سر خواهیم داد. روزى كه قرآن آن را «یوم الحسره» نامیده است: وَ أَنْذِرْهُمْ یَوْمَ الْحَسْرَةِ؛( مریم ، 39) و آنان را از روز حسرت بیم ده. آرى، عذاب حسرت از عذاب جهنم كشندهتر است!
در هر حال، یكى از راه هایى كه مىتواند به ما كمك كند تا حضور قلب بیشترى در نماز داشته باشیم این است كه پیش از نماز دقایقى را در باره فواید نمازِ باحال و باتوجه و پى آمدها و ضررهاى نمازِ بى توجه بیندیشیم.
آخرین نماز
از دیگر چیزهایى كه مىتواند به حضور قلبِ بیشترِ ما در نماز كمك كند و در روایات هم به آن اشاره شده است، توجه به این نكته است كه احتمال دارد این نماز آخرین نمازى باشد كه مىخوانیم!
در روایتى، پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) در ضمن نصایحى به یكى از اصحاب به نام «ابوایوب خالد بن زید»، یكى از مطالبى كه اشاره فرمودهاند همین مطلب است: فَصَلِّها صَلاةَ مَوَدِّں( بحارالانوار، ج 73، باب 129، روایت 4) یعنى به هنگام نماز طورى نماز بخوان كه گویا این آخرین نمازى است كه مىخوانى؛ نماز خداحافظى تو است.
اگر انسان فكر كند فرصت من به اندازه همین یك نماز است و به محض این كه «السلام علیكم و رحمة الله و بركاته» را بگویم حضرت عزرائیل در این جا حاضر است و مرا قبض روح خواهد كرد، قطعاً طورى دیگر نماز خواهد خواند! اگر بداند واقعاً این آخرین نماز او است، آن نماز را با حالت توبه و انابه و تضرع به درگاه خداوند به جا خواهد آورد. در هر نمازى چنین احتمالى هست كه واقعاً آخرین نماز ما باشد، پس شایسته است در آن نماز رو به خدا كنیم و آن نماز را نماز توبه و استغفار و استغاثه قرار دهیم.
اگر انسان چند دقیقه پیش از نماز بنشیند و به خودش تلقین كند كه شاید آخرین نماز من باشد، این انگیزه در او ایجاد مىشود كه حواسش را بیشتر جمع كند. در نظر آورید، اگر بخواهید به سفر بروید و سفرتان هم طولانى و خطرناك باشد چه مىكنید و چگونه با اهل خانه و دوستان و بستگانتان وداع مىكنید؟
اگر انسان این احساس را داشته باشد كه این آخرین بارى است كه با خدا حرف مىزند، آخرین بارى است كه در پیشگاه الهى سر به سجده مىگذارد، قطعاً طورى دیگر نماز خواهد خواند؛ نمازى وداع گونه با چشمانى اشك بار و صفایى ملكوتى، هم چون وداع رزمندگان در شب هاى عملیات. اگر این گونه شود انسان تلاش خواهد كرد بیشترین و بهترین بهره را از این نمازش بگیرد. در هر حال این هم راه دومى است كه انسان مىتواند توجه و حال حضورش را در نماز افزایش دهد.
منبع :بیانات آیت الله مصباح یزدی