«مبانی نظری و فکری سکولاريسم» پايان نامه سطح دو (کارشناسی) خانم نسيبه سوری است که با راهنمایی استاد گرانقدر سرکار خانم فاطمه شيرازی کيا در بهار 1388 تهيه ، تنظيم و دفاع شده است.
*چکیده پایان نامه:
سکولاريسم، ايدئولوژي جدايي دين از سياست و شئونات دنيايي است که منشأ آن در کشورهاي غربي و به صورت عکس العملي در برابر افکار دگم و افراطي کليسا پديد آمد. ضعف هاي موجود در الهيات خشک و غيرقابل انعطاف مسيحيت و تحريفاتي که از راه هاي گوناگون در اين دين ايجاد شده بود، مباني درون ديني ايجاد اين مکتب شدند.
از جمله اين موارد مي توان به عدم سابقه تشکيل حکومت و يا لااقل تأکيد به اهميت آن در سنت و کلام حضرت عيسي7 و حتي حواريون اشاره نمود. فقدان قوانين اجتماعي و حکومتي در انجيل و متون ديني مسيحيت نيز مؤيد همين مطلب است. مبارزه با علم و عقل، گناهکار جلوه دادن بشر از بدو تولد و رنگ الهي دادن به اشتباهات کليسا، از ديگر ضعف هاي کليسا بود که مبناي جدايي را بنا نهاد.
از طرفي ظهور برخي مکاتب، نظريات و افکار در گوشه و کنار جوامع غربي از جمله علم پرستي، عقل گرايي، ليبراليسم، انسان مداري، فلسفه مردم سالاري، پيتيسم، و ناسيوناليسم نيز افکار عمومي جامعه را آماده پذيرش بهتر و بي چون و چراي سکولاريسم نمود.
بسياري از دشمنان مسلمين براي ضعيف نمودن کشورهای مسلمان و تسلط داشتن بر آنها، سعي در رواج اين انديشه در اسلام و جوامع اسلامي نمودند، اما از آنجا که بنيان فکري و عقيدتي دين اسلام با مسيحيت تفاوت هاي اساسي و شگرفي دارد، امکان پذيرش انگيزه جدايي اسلام از سياست در اين دين، منتفي و محال نمود مي کند. هم چنان که پيشوايان اين دين نيز بر خلاف مسيحيت در سيره قولي و عملي خود نيز اين گونه نشان دادند.
به عنوان مثال شخص پيامبر اکرم9 به محض فراهم آمدن شرايط، اقدام به تشکيل حکومت سياسي و نظامي کردند. وجود آيات متعدد قرآن کريم مبني بر اهميت تشکيل حکومت و اداره و رهبري سياسي جامعه و نيز موجوديت مجموعه عظيمي از احکام حکومتي در اسلام از ساير دلايل موضوع اند.
تأکيد اسلام بر اتحاد دين و سياست آنقدر واضح است که نه تنها انديشمندان مسلمان بلکه متفکران غربي نيز به اين مسأله اعتراف مي کنند، که در مسير پژوهش با جزئيات بيشتري از آن آشنا مي شويم.