تقدیم به امام رضا جان علیه السلام:
این گنج به این طایفه ارزان نرسیده
بی رنج به دستان دلیران نرسیده
در هیچ زمان اینهمه انواع غنیمت
بی دغدغه و جنگ به ایران نرسیده
از نام رضا مملکت ما شده آباد
با اینهمه یوسف که به کنعان نرسیده
اینجاحرمی هست که بردور ضریحش
در اصل کسی تازه به دوران نرسیده
راهی شدم از دور به سمت حرم تو
فرمان بده تا دست به فرمان نرسیده
جاداشت که درجاده ی مشهد وسط قم
از شوق بمیریم به تهران نرسیده
قصد حرم حضرت معصومه که کردیم
مُردیم از این عشق به شیخان نرسیده
انگار رضا باز نکرده به معارف
لبهای کسی را که به سوهان نرسیده
مشهد که شود کعبه چه خوب است که زائر
محرم بشود باز به سمنان نرسیده
باید بکند کفش چو موسی پی دیدار
در راه به استان خراسان نرسیده
دل رفته به پابوس تو قبل از فلکه اّب
ما دور تو گشتیم به میدان نرسیده
ما دور تو گشتیم و به سمت حرم تو
مُردیم به پایان خیابان نرسیده
ای وای دلم در حرم از شوق زیادی
راهی نجف گشت به ایوان نرسیده
جایی که در اینجا به اباصلت رسیده
دیدیم که در رتبه به سلمان نرسیده
این اوج کریمی ست که بیماری من را
دادید شفا دست به دامان نرسیده
ای کاش دوباره تو بخواهی و بیایم
در موقع برگشت به تهران نرسیده