رضاشاه پس از رسیدن به قدرت و تثبیت سلطنت خود در سال 1304ش، با این تصور که برای ایجاد حکومتی مدرن و توسعهیافته باید سیاست مذهبزدایانهای را از طریق اشاعه فرهنگ غربی در پیش گیرد، دست به اقداماتی برنامهریزیشده در زمینههای فرهنگی و اجتماعی زد که عمدتاً با تأکید بر ترک سنتهای قدیمی و روآوردن به مظاهر تمدنی غرب صورت میگرفت. از مهمترین اقدامات او در این راستا، سیاست کشف حجاب بود که در 17 دی ماه 1314ش رسماً و علناً به اجرا درآمد. اما ازآنرو که این برنامه با فرهنگ اعتقادی و سنتی جامعه ایرانی در تعارض قرار داشت و از زمینههای مساعد و ضمانت اجرایی فرهنگی و سنتی لازم هم برخوردار نبود، با واکنشهای گسترده سیاسی و اجتماعی همراه شد. اما از آن جهت که این تغییرات برای هر گروه اجتماعی به نحوی خاص ظاهر شد، درنتیجه با عکسالعملهای متفاوتی از سوی آنان مواجه شد.
از عمدهترین قشرهایی که در مقابل این سیاست واکنش نشان دادند، زنان جامعه بودند. اکثریت زنان اشراف و رجال درباری و زنان طبقات روشنفکر، نسبت به این سیاست دولتی روی خوش نشان دادند. در مقابل زنان طبقات شهری به دلیل پیوستگی بیشتر به مذهب و سنتهای اجتماعی و همچنین قرارگرفتن در محیطهای بسته و به دور از زندگی تجملی، در مقبل این طرح واکنش منفی نشان دادند. بنابراین علاوه بر مخالفت زنان شهری در مقابل سیاست کشف حجاب، زنان عشایری هم به مخالفت برخاستند. هر چند که در ابتدا این برنامه تنها برای زنان شهری در نظر گرفته شده بود، تا زنان عشایری؛ از آن جهت که زنان عشایری با توجه به شرایط محیطی و شغلی خود، پوشش مخصوصی داشتند و همانند زنان شهری از چادر و نقاب استفاده نمیکردند. بنابراین همین ویژگی زنان عشایری باعث شد که در مراحل اولیه سیاست کشف حجاب، نسبت به این طبقات حساسیت زیادی به خرج ندهند، اما پس از عملیشدن این برنامه در میان زنان شهری، زنان عشایری هم ملزم شدند لباس سنتی خود را که نماد فرهنگ و هویت آنان بود، ترک کنند.
صفحات: 1· 2