قبل نوشت:
فرزند عزیزم کم کم داره به دوسالگیش نزدیک می شود و باید که از شیر گرفته شود. نمی دانم چرا هر وقت به این فکر می کنم که باید از شیر بگیرمش گریه ام می گیره. برای بچه های دیگرم این حس را نداشتم. نه اینکه این بچه ام را بیشتر دوست داشته باشم و برایم با بقیه فرق کنه نه. اما ….
***
روایتی از رسول الله (صل الله علیه و آله) خواندم که فرمودند: زن از وقتی باردار می شود تا زمانیکه فرزندش را شیر می دهد تحت سایه رحمت خداست و بعد از اینکه فرزندش را از شیر گرفت ندا می دهند که تمامی گناهانت پاک شد عمل از سر گیر.
به همین سادگی و زیبایی. این روزها با فشار و گرمی بیشتری کودکم را در آغوش می گیرم. عزیز پاک و معصومم ارتزاقت از شیره وجودم شده است بهانه آمرزشم. ای کاش آن شب هایی که به خاطر شیر دهیت تا صبح راحت نمی خوابیدم کمتر غر می زدم. طفل معصومم تمام این مدت با عشق شیرت دادم و با ذکر خدا، امید دارم که خداوند عشق اهل بیت را روز به روز در قلبت جاری و ساری نماید. عزیزکم پایان این شیردهیت که همزمان است با پاکی از گناهانم از خداوند می خواهم که تو را در مسیر خودش قرار دهد تا بشی بنده خوب خوب خدا. عاشق پیغمبرش و اهل بیتش.
***
بعد نوشت:
شما مادران عزیزی هم که شیرده هستید یادتان باشد عزیزتان را مثل یک مروارید در آغوش صدف بدانید. یادتان نرود که اجر شیردهیتان را خدا می دهد فقط خدا.