80 درصد بزرگسالانی که به اختلال وسواس مبتلا هستند، علایمی را در کودکی داشتهاند که به نوعی وسواس را تداعی میکرده است.
برخی افراد فکر میکنند کودکان به اختلال وسواس مبتلا نمیشوند در حالی که تحقیقات نشان میدهد 80 درصد بزرگسالانی که به این اختلال مبتلا هستند علایمی را در کودکی داشتهاند که به نوعی وسواس را تداعی میکرده است، همچنین یک تا 2 درصد کودکان مستعد ابتلا به این اختلال هستند.
وسواس به 2شکل فکری و عملی وجود دارد در وسواس فکری فکر مزاحم فرد را درگیر میکند و او نمیتواند از آن خلاص شود. این افکار در فرد اضطراب ایجاد کرده و منجر به شکلگیری وسواس عملی میشود. در وسواس عملی فرد مبتلا رفتارهای تکراری انجام میدهد که به طور موقت او را آرام میکند.
شستو شو شایعترین شکل وسواس در کودکان
شایعترین شکل وسواس در کودکان شستوشو است برخی کودکان حساسیت خاصی نسبت به خیس شدن لباسهای خود دارند و واکنش تندی در قبال خیس شدن لباسهایشان نشان میدهند.
از طرفی ممکن است فرد نسبت به بوی خاصی حساس بوده و این حساسیت را با تهوع و استفراغ نشان دهند. ایجاد چندش و حالت تهوع نسبت به صدای جویدن غذای اطرافیان به ویژه پدر و مادر و برخورد قاشق به دندان از جمله رفتارهای وسواسی در کودکان مبتلا است.
برخی مبتلایان جای خاصی از خانه را به خود اختصاص میدهند و چنانچه کسی در آن مکان قرار گیرد عصبانیت و واکنش کودک مبتلا را در پی دارد.
پررنگنویسی نشانه وسواس در کودکان است
برخی از این کودکان وسواس خود را با نوشتن و خواندن درس نشان میدهند. دوبارهنویسی، پررنگ و زاویهدار نوشتن، پاک کردن مداوم نوشتهها، پاره کردن کاغذ و خواندن مکرر جزو رفتارهای مبتلایان به وسواس است. همچنین برخی از این کودکان چنانچه وسط خواندن زنگ تلفن به صدا در آید ممکن است بگویند میخواهند از اول بخوانند زیرا احساس میکنند تمامیت شخصیت آنها به خطر افتاده است.
برخی نیز وسواس قرینگی دارند و به مرتب کردن اشیاء، چیدن مکرر و قرار دادن کتابها و وسایل در کیف به شکلی خاص میپردازند و اگر این شکل به هم بخورد عصبی میشوند.
همچنین برخی مبتلایان ترس از صدمه زدن به خود و دیگران دارند و چنانچه مداد نوکتیزی در جامدادی آنها وجود داشته باشد آن را پنهان میکنند زیرا میترسند آن را به چشم دوستشان زده و منجر به آسیب زدن به او شوند.
افکار صدمه زدن به دیگران اگر در حد وسواس باشند هرگز اتفاق نمیافتد.
آنچه وسواس کودکان و بزرگسالان را از یکدیگر متمایز میسازد درگیری کودکان با خانواده است همچنین کودکان مبتلا به وسواس اطمینانطلبی خاص دارند بنابراین چنانچه دستهای خود را بشویند از والدین میخواهند تا آنها را بو کند و تأیید کند که دستها تمیز است.
وسواس در کودکان با پرخاشگری همراه است زیرا معمولاً بزرگسالان مانع از رفتار وسواسی در کودکان میشود.
وسواس در کودکان موقعیتی است
وسواس در کودکان ممکن است موقعیتی باشند مثلاً موقع خوردن غذا در خانه رفتارهای وسواسی وجود داشته باشد اما در مکانهای دیگر این اتفاق نیفتد علت این موقعیتی بودن هنوز شناخته نشده است همچنین هرگاه رفتارهای وسواسی در عملکرد فرد اختلال ایجاد کند اختلال محسوب میشود.
برخی کودکان مبتلا به وسواس مقررات و آداب خاصی برای خروج از خانه دارند مثلاً موقع خارج شدن 4 قدم به جلو میروند، چند بار فوت میکنند و جملهای را به زبان میآورند برای انجام این آداب دلیل خاصی وجود ندارد و آنها این رفتارها را به سبب نیفتادن اتفاق خاصی انجام میدهند چنانچه والدین مانع از انجام این رفتارها شوند کودک مبتلا وسواس شده و واکنش نشان میدهد.
همچنین استفاده از اعداد زوج یا فرد و چسباندن آنها به یکدیگر جزو رفتارهای وسواسی است مثلاً کودکان مبتلا به وسواس از والدین خود میخواهند در لیوان آب 3 تکه یخ بیندازند معمولاً دلیل آنها این است که عدد زوج یا فرد بدشانسی میآورد همچنین آنها صدای دستگاههای صوتی و تصویری را روی عدد خاصی تنظیم میکنند این رفتارها در واقع نوعی اعتقادات خرافی دست و پاگیر هستند که زمینه آن را خانواده ایجاد نکرده باشند منظور از زمینه همان فرهنگ غالب در خانواده است.
نقش وراثت و یادگیری در ابتلا به وسواس
وراثت عامل مهمی در ابتلا به این اختلال است همچنین امروز مشخص شده است که بخشهایی از مغز مانند کورتکس، تالاموس و هستههای قاعدهای در مبتلایان به وسواس به لحاظ ساختمان و عملکرد تغییراتی نسبت به افراد عادی دارد بنابراین نباید فرد مبتلا به وسواس را ضعیف قلمداد کرده و او را مقصر بدانیم زیرا در ایجاد اختلال نقشی ندارد.
همچنین نقش یادگیری در ابتلا به وسواس اهمیت زیادی دارد. کودکان در یادگیری رفتارها از بزرگسالان و دیگر همسالان الگوبرداری میکنند بهتر است والدین کودکان مبتلا به وسواس به جای آنکه رفتارهای وسواسی را به نظم ارتباط داده و در حضور دیگران از فرزندان خود به عنوان افرادی منظم یاد کنند باید خصوصیات دیگری را در کودک به وجود آورده و آن را تقویت کنند.
در موارد خفیف تا متوسط درمان رفتاری و شناختی به شرط آنکه خانواده نیز پیگیری بوده و کودک انگیزه داشته باشد میتواند کمککننده باشد همچنین خانواده نباید انتظار درمان سریع داشته باشند از طرفی چون ممکن است اختلال عودکننده باشد دارودرمانی نیز لازم است.
***میترا حکیم شوشتری، متخصص حوزه بهداشت روان ، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران