موضوع: "تربیت فرزند"
ما باید در نظر داشته باشیم که تا زمانی که مسایل دینی در عمق جانِ ما نَنشسته باشد و از ته دل آن را باور نداشته باشیم ، نمی توانیم آن را انتقال دهیم، این یک دروغگویی است که در مقابل کودکان نقش بازی کنیم و بخواهیم آنها را به خدا متمایل کنیم.
ابتدا باید خودمان در همه ی مراحل ، خدا را ناظر بر خود ببینیم، آنگاه عشق به خدا در جانِ ما می نشیند ، به این ترتیب، خود به خود این عشق به کودک منتقل می شود.
حال با توجه به این موضوع به ادامه ی بحث می پردازیم:
«تعریفها» زندگی آدمها را عوض میکند
چگونگی تعریف ما از زندگی و پدیدههای آن، قطعاً مدار زندگیمان را عوض میکند. امروزه تعریف ما مثلاً از پدر بودن یا مادر بودن خراب شده است. یعنی به خاطر فضای زندگی تکنولوژیک، به خاطر فرهنگهای القایی، به خاطر تهاجم فرهنگی و بسیاری مسائل دیگر، تعاریف ما تغییر کرده است. ما در موضوع فرزند دچار استحالهی در تعریف شدهایم. مثلاً فرزند در بعضی موارد به ابزار پیونددهندهی زن و شوهری تبدیل میشود که در آستانهی جدا شدن هستند! برخی افراد برای این فرزند میآورند که زندگیشان را گرم کند! انگار که این فرزند چسب دوقلو است! در یک نگاه دیگر، فرزند عصای پیری است. در نگاهی دیگر، فرزند برای لذت بچهداشتن است. در نگاهی، اگر فرزند نیاوریم، چه کنیم؟ این عوامل پرکردن بیمعنی زندگی است و البته هرکدام از این تعاریف را فرض بگیرید، یک منظومهای را هم بعد از خودش ایجاد و ایجاب میکند.
قبل نوشت:
مطلب كه طولاني باشد يا اصلا نمي خوانم و يا اينكه چند پاراگراف ابتدايي را نگاهي اندازم
اما اين مصاحبه را كامل خواندم و اشك ريختم
و دعا كردم خداوند به همه مادران بخصوص آنهايي كه الان فرزندي در بطن خود دارند فرزند سالم عطا كند
بخصوص دعا كردم براي خودم كه مرا با اين آزمون نيازمايد.
آمين…
***