مشهورترین دانشمند فقیه و محدث نامی شیعه در نیمه اول سده چهارم هجری ، ثقة الاسلام محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی معروف به ((کلینی )) یا ((شیخ کلینی)) است. کلینی اصلا ایرانی و از روستای (( کلین )) بر وزن حسین واقع در ۳۸ کیلومتری شهر ری و ناحیه جنوب غربی جاده قم به تهران نزدیک حسن آباد کنونی است. به همین جهت او را به لقب (( رازی )) منسوب به (( ری )) هم میخوانند.
یاقوت حموی جغرافی دان نامی در گذشته سال ۶۲۶(هجری) می نویسد:((استخری(زنده در سال ۳۴۰ هجری) گفته است که ری از اصفهان بزرگتر است، و در مشرق بعد از بغداد شهری آبادتر از آن نیست، هرچند نیشابور از حیثوسعت بزرگتر از آنست. ری در طول و عرض یک فرسخ و نیم است، و دارای روستاهایی است که هرکدام از شهری بزرگتر میباشد.))
باری، ری و به خصوص روستاهای آن از روزگاران نخستین جزو مراکز شیعه نشین بوده است، هرچند بیشتر مردم ری را سنیان حنفی و شافعی تشکیل می داده اند.
آرامگاه پدر کلینی یعنی یعقوب بن اسحاق که از بزرگان شیعیان آن روز بوده هم اکنون در قریه((کلین)) است، و زیارتگاه مردم آن سامان میباشد.
علان رازی دائی کلینی و جمعی دیگر از فقها و محدثین شیعه همچون محمد بن محمد بن عصام شاگرد کلینی هم از آن قریه بوده اند.
موقعیت کلینی در جهان اسلام
ثقة الاسلام کلینی در عصر امام حسن عسکری(ع) متولد گشت، و با چهار سفیر و نماینده خاص حضرت امام زمان(ع) غائب از انظار، که در طول غیبت کوتاه آن حضرت رابط بین شیعیان و امام زمان بودند، همعصر بود.
با این که آن چهار تن از فقها و محدثین بزرگ شیعه بودند، و شیعیان آنها را به جلالت قدر می شناختند، مع الوصف کلینی مشهورترین شخصیت عالی مقامی بود که در آن زمان میان شیعه و سنی با احترام می زیست، و به طور آشکار به ترویج مذهب حق و نشر معارف و فضائل اهل بیت عصمت(ع) همت می گماشت.
عموم طبقات او را به راستی گفتار و درستی کردار و احاطه کامل بر احادیثو اخبار می ستودند. به طوری که نوشته اند شیعه و سنی در اخذ فتوی به وی مراجعه می کردند، و در این خصوص مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود. به همین جهت ملقب به((ثقة الاسلام)) گشت، و او نخستین دانشمند اسلامی است که به این لقب خوانده شده و حقا که شایسته این لقب بزرگ هم بود.
کلینی در امانت و عدالت، تقوی و فضیلت، حفظ و ضبط احادیثکه همه از شرایط یک فرد محدثموثق جامع الشرایط بوده است، مانند نداشت. به گفته علامه محمد تقی مجلسی: وی در میان تمام دانشمندان ما، و آنهایی که از او روایت کرده اند، همچنین در نظم و ترتیب کتابش((کافی)) بی نظیر بوده، و این مزایا دلیل است که وی از جانب خداوند متعال تاییدات خاصی داشته است.
کلینی در نظر دانشمندان شیعه
شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی پیشوای فقهای شیعه درگذشته سال ۴۶۰ هجری در کتاب گرانقدرش((رجال)) باب((کسانی که از ائمه روایت نکرده اند)) می نویسد:((ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، دانشمندی جلیل القدر و عالم به اخبار و احادیثبود. او را است تصنیفاتی که در کتاب((کافی)) تدوین شده است. در ماه شعبان سال ۳۲۹ هجری وفات یافت، و در محله((باب الکوفه)) مدفون گردید. ما کتابهای او را در فهرست آورده ایم.))
و در((فهرست)) تمام کتابهای((کافی)) و چند کتاب دیگر کلینی را که خواهیم شناخت نام میبرد، سپس طرق روایات خود را به آنها از استادانش شیخ مفید، حسین بن عبیدالله غضائری، سید مرتضی و احمد بن عبدون بازگو میکند.
دانشمند گرانقدر رجالی ابوالعباس احمد بن علی بن عباس معروف به((نجاشی)) متوفی به سال ۴۵۰ هجری در کتاب نفیس و نامدارش((رجال)) که او را نامی ترین دانشمند رجالی شیعه دانسته اند، و رجال خود را بعد از الفهرست و رجال شیخ طوسی نگاشته است، از کلینی دانشمند بلند آوازه ما بدین گونه یادمیکند:((ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، علان کلینی رازی، دائی اوست. محمد بن یعقوب کلینی در زمان خود پیشوای علمای شیعه و چهره درخشان آنها در ری، و موثق ترین دانشمند شیعه در حدیثو ظبط آن بوده است. کتاب بزرگش به نام((کافی)) را در مدت بیست سال تصنیف کرده است…)) سپس کتابهای کافی و دیگر تالیفات کلینی را با شرحی که خواهیم نگاشت، ذکر میکند.
پس از شیخ طوسی و نجاشی که پیشوایان علمای رجال و تراجم میباشند، سایر دانشمندان بزرگ ما هرجا به نام کلینی برخورد نموده یا از کتاب بزرگ و نامدارش((کافی)) نام برده اند از وی به عنوان موثق ترین دانشمند شیعه در فهم و نقل و ضبط حدیثو حسن ترتیب و تنظیم کتابش یاد کرده اند.
ابن شهر آشوب مازندرانی و علامه حلی و ابن داود طبق معمول همان تعبیرات شیخ و نجاشی را در ستایش وی آورده اند.
سید بن طاووس در گذشته سال ۶۶۴ هجری می نویسد: «وثاقت و امانت کلینی در نقل حدیثمورد اتفاق عموم دانشمندان ماست.»
شیخ حسین بن عبدالصمد عاملی پدر شیخ بهایی می گوید: «محمد بن یعقوب در عصر خود استاد علمای زمان خویش و سرآمد آنها و موثق ترین دانشمندان در نقل حدیثبود. او در نقد و بررسی حدیثاز همه کس آشناتر و بر عموم همگان تقدم داشت.»
ملا خلیل قزوینی فقیه و محدثمشهور در شرح فارسی اصول کافی می نویسد:((دوست و دشمن اعتراف به فضلش کرده اند))
علامه مجلسی در مرآت العقول شرح اصول کافی نوشته است:((کلینی مورد قبول طوائف انام و ممدوح خاص و عام بود.))
میرزا عبدالله اصفهانی مشهور به افندی دانشمند نامی و شاگرد علامه مجلسی می نویسد:((منظور ازثقة الاسلام در اغلب موارد(در کتب رجال)، ابوجعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی صاحب کافی و غیره یعنی شیخ اقدم و مسلم بین عامه و خاصه و مفتی هر دو فرقه است.))
میرزا محمد نیشابوری محدثاخباری می نویسد: ثقة الاسلام، قدوة الاعلام و بدرتمام، جامع سنن و آثار در حضور سفرای امام زمان(ع)، زنده کننده طریقه اهل بیت در راس سده سوم هجری …
کلینی در نظر دانشمندان عامه(سنی)
کلینی در نظر دانشمندان عامه مخصوصا نزد مورخان آنها که بعد از او آمده اند، بسیار بزرگ است. همه از وی تجلیل کرده و او را به عظمت و بزرگواری ستوده اند.
ابن اثیر جزری در کتاب مشهور((جامع الاصول)) می نویسد:((ابو جعفر محمد بن یعقوب رازی، از پیشوایان مذهب اهلبیت(ع)، دانشمندی بزرگ و فاضلی نامدار است.)) سپس در حرف((ن)) از کتاب نبوت، او را تجدید کننده مذهب شیعه در سده سوم هجری دانسته است.
ابن اثیر روایتی از پیغمبر(ص) نقل میکند که فرموده است:((خداوند سر هر قرنی شخصی را برمی انگیزد که دین او را زنده و نامدار بدارد.)) آنگاه به گفتگو در پیرامون این حدیثپرداخته و می گوید:((از احیاء کنندگان مذهب شیعه در آغاز سده اول هجری محمد بن علی باقر(امام پنجم)(ع) و در ابتدای سده دوم علی بن موسی الرضا، و بر راس سده سوم ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی رازی بوده اند.))
از نوشته ابن اثیر به خوبی مقام و موقعیت کلینی آشکار می گردد و میرساند که او در پایان سده سوم و آغاز قرن چهارم هجری بلند آوازه ترین دانشمند شیعه بوده که او را پس از دو امام، احیاگر مذهب دانسته است.
برادر کوچکتر ابن اثیر، یعنی عزالدین علی بن اثیر جزری نیز در آغاز حوادثسال ۳۲۸ هجری در تاریخ خود، کلینی را نخستین دانشمندی دانسته که در آن سال چشم از جهان فرو بسته است، و می نویسد:((در این سال وفات یافت، محمد بن یعقوب ابوجعفر کلینی که از پیشوایان شیعه و دانشمندان آنها بود)).
باید توجه داشت که دانشمند محقق معاصر دکتر حسینعلی محفوظ در مقدمه کافی صفحه ۲۱ عبارت جامع الاصول را به اشتباه از علی بن اثیر در کامل نقل کرده و تصور نموده که صاحب جامع الاصول و کامل یک نفر بوده است.
فیروز آبادی دانشمند لغت دان بزرگ متوفی به سال ۸۱۸ در((قاموس)) در لفظ((کلبن)) از کلینی یاد کرده و او را از فقهای شیعه دانسته است.
ابن حجر عسقلانی در گذشته سال ۸۵۲ در کتاب مشهورش((لسان المیزان)) که شرح حال علمای عامه و گاهی خاصه را تا زمان خویش به اجمال و تفصیل آورده است، درباره دانشمند بزرگ ما می نویسد:((محمد بن اسحاق ابوجعفر کلینی رازی در بغداد سکونت داشت، و در آنجا از محمد بن احمد جبار و علی بن ابراهیم بن عاصم و دیگران روایت میکرد. کلینی از فقهای شیعه و کسی است که بر وفق مذهب آنها کتابها تصنیف کرده است)).
و نیز ابن حجر در کتاب دیگرش((التبصیر)) گفته است:((ابوجعفر محمد بن یعقوب کلینی، از روسای دانشمندان شیعه است که در زمان مقتدر(خلیفه عباسی) می زیست)).
جز اینان سایر دانشمندان عامه نیز هرجا به نام کلینی رسیده اند از وی به عنوان دانشمندی بزرگ و فقیهی نامدار و یکی از پیشوایان پیشین شیعه یاد کرده اند.
استادان وی
ثقة الاسلام کلینی در ری و قم و بغداد و کوفه و دیگر نقاط دور و نزدیک ممالک اسلامی که امروز برای ما درست روشن نیست، در نیمه دوم سده سوم هجری، دانشمندان بزرگ و فقها و محدثین بسیاری را ملاقات کرده و از خرمن معلومات و محفوظات آنها خوشه ها چیده و بهره ها گرفته و از آنان به دریافت اجازات نائل گشته است که این اجازات نیز در آن زمانها از آن بزرگمردان به چنین راد مردی بسیار با ارزش بوده است. در کتب رجال و تراجم بالغ بر چهل نفر از فقها و محدثین را نام میبرند که از استادان و مشایخ اجازه وی به شمار رفته اند، و کلینی در نزد آنها شرایط شاگردی به جای آورده است.
گذشته از چند تن از علمای عامه که((ابن حجر عسقلانی)) نام برده است این عده از مفاخر فقها و محدثین شیعه که در جلد اول و دوم((مفاخر اسلام)) شناختیم، و از آنها به اجمال و تفصیل نام بردیم، از مشاهیر استادان ثقة الاسلام کلینی این دانشمند پیشین شیعه بوده اند.
احمد بن محمد بن عیسی، احمد بن ادریس قمی(م. ۳۰۶ هجری)، احمد بن محمد بن سعید همدانی معروف به ابن عقده(م. ۳۳۳ هجری)، احمد بن محمد بن عاصم کوفی، احمد بن مهران، اسحاق بن یعقوب، حسن بن خفیف، حسن بن فضل بن یزید یمانی، حسین بن حسن حسینی اسود، حسین بن حسن هاشمی حسنی علوی، حسین بن علی علوی، حسین بن محمد بن عمران اشعری قمی، حمید بن زیاد نینوائی،(م. ۳۱۰ هجری)، داود بن کوره قمی، سعد بن عبدالله اشعری(م. ۳۰۰ هجری)، سلیمان بن سفیان، سهل بن زیاد آدمی رازی، عبدالله بن جعفر حمیری، علی بن ابراهیم قمی متوفی بعد از سال(م. ۳۰۷ هجری)، علی بن حسین سعد آبادی، علی بن عبدالله خدیجی اصغر، علی بن محمد بن ابراهیم بن ابان رازی دائی وی معروف به علان رازی، علی بن محمد بن ابی القاسم بندار، عبدالله بن احمد بن ابی عبدالله برقی، علی بن موسی بن جعفر کمیدانی، قاسم بن علاء، محمد بن اسماعیل نیشابوری ملقب به ندفر، محمد بن جعفر رزاز(م. ۳۰۱ هجری)، ابوالحسن محمد بن عبدالله اسدی کوفی ساکن ری، محمد بن حسن صفار(م. ۲۹۰ هجری)، محمد بن حسن طائی، محمد بن عبدالله حمیری قمی، محمد بن عقیل کلینی، محمد بن علی بن معمر کوفی، محمد بن یحیی عطار، جمعا ۳۵ نفر و غیر از اینان.
شاگردان او
این عده از فقها و محدثین به نام شیعه که مشاهیر علمای ما در نیمه اول و اواسط سده چهارم هجری در ایران و عراق بوده اند، و استادان بسیاری از علمای نامی نیمه دوم سده چهارم میباشند، نیز از جمله شاگردان کلینی، مولف کافی به شمار می روند:
احمد بن ابراهیم معروف به ابن ابی رافع صمیری، احمد بن احمد کاتب کوفی، احمد بن علی بن سعید کوفی، احمد بن محمد بن علی کوفی، ابوغالب احمد بن محمد زراری(۲۸۵ - ۳۶۸)، جعفر بن محمد بن قولویه قمی(م. ۳۶۸ هجری)، عبدالکریم بن عبدالله بن نصر بزاز تنیسی، علی بن احمد بن موسی دقاق، محمد بن ابراهیم نعمانی معروف به ابن ابی زینب که از شاگردان مخصوص و نزدیکان او بود، و کتاب کافی او را نسخه برداری کرده است، محمد بن احمد صفوانی مقیم بغداد که او نیز از شاگردان مخصوص او بود و کتاب کافی را رونوشت کرده و از کلینی علم و ادب آموخته و به دریافت اجازه قرائت حدیثنائل آمده است، محمد بن احمد سنانی زاهری مقیم ری، ابوالمفضل محمد بن عبدالله بن مطلب شیبانی، محمد بن علی ماجیلویه، محمد بن محمد بن عصام کلینی، هارون بن موسی تلعکبری شیبانی(م. ۳۸۵ هجری)، جمعا ۱۵ نفر و افرادی دیگر از این قبیل بزرگان.
تالیفات وی
شیخ اجل طوسی، و نجاشی دانشمند رجالی جمعا این کتابها را جزء تالیفات کلینی به شمار آورده اند:
۱ - کتاب رجال
۲ - کتاب رد بر قرامطه(قرامطه، فرقه ای بودند که عقیده داشتند اسماعیل پسر حضرت صادق(ع) امام غائب است و در حقیقت همان اسماعیلیه نخستین بودند. علت تسمیه آنها به قرامطه یا قرمطی این است که اولین بار شخصی به نام ” قرمط ” از مردم حومه کوفه چنین دعوی را کرد و پیروان او به نام وی خوانده شدند. قرامطه به مرور ایام سخت به انحراف در عقیده و اعمال کشیده شدند، و بر ضد عموم مسلمین شورشها کردند.)
۳ - کتاب رسائل ائمه(ع)
۴ - کتاب تعبیر رویا
۵ - مجموعه شعر - مشتمل بر قصائدی که شعرا در مناقب و فضائل اهلبیت عصمت و طهارت گفته اند.
۶ - کتاب کافی - که جداگانه از آن یاد می کنیم.
کتاب کافی
کتاب با عظمت((الکافی)) که مهمترین اثر کلینی است بلکه جامعه شیعه است مشتمل بر سه بخش میباشد: اصول کافی، فروع کافی، روضه کافی، و جمعا دارای شانزده هزارو یکصدو نودونه(۱۶۱۹۹) حدیثاست که از رسول اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) روایت کرده است.
شیخ طوسی و نجاشی کتابهایی که در کافی آمده است را جداگانه نام برده اند. مثلا شیخ در فهرست آنها را به ترتیبی نام برده است که امروز نیز در کافی می بینیم.
کافی مشتمل بر سی کتاب است، نخستین آنها کتاب عقل، بعد کتاب فضل علم، سپس کتاب توحید، و از آن پس کتاب حجت(شناخت امامت و امامان)، کتاب ایمان و کفر، کتاب دعا، کتاب فضائل قرآن، کتاب طهارت و حیض، کتاب صلاة(نماز)، کتاب زکات، کتاب صوم(روزه)، کتاب حج، کتاب نکاح، کتاب طلاق، کتاب عتق و تدبیر و مکاتبه، کتاب ایمان و نذورات و کفارات، کتاب معیشت، کتاب شهادات، کتاب قضایا و احکام، کتاب جنائز، کتاب وقوف(وقفها) و صدقات، کتاب صید و ذبایح، کتاب اطعمه و اشربه(خوردنی ها و آشامیدنی ها)، کتاب دواجن و رواجن، کتاب زی و تجمل، کتاب جهاد، کتاب وصایا، کتاب فرایض، کتاب حدود، کتاب دیات، کتاب روضه که آخرین کتاب کافی است. سپس کتاب رسائل، کتاب رد بر قرامطه و کتاب تفسیر رویا را نام میبرد.
نجاشی دو کتاب اول کافی را جداگانه نقل میکند یعنی کتاب عقل و کتاب فضل علم و غیر از کتب کافی، کتاب رجال، کتاب ماقیل فی الائمة من الشعر را(اشعاری که درباره ائمه(ع) گفته شده است) اضافه بر فهرست شیخ دارد، و به جای تعبیر رویا ضبط کرده است.
سپس نجاشی که خود اهل بغداد بوده می نویسد: «من به مسجد معروف به((لولوی)) که مسجد نفطویه نحوی است آمد و رفت داشتم، و در نزد امام جماعت مسجد قرآن می آموختم. در آنجا می دیدم که جماعتی از علمای ما(شیعه) کتاب کافی را بر ابوالحسین احمد بن احمد کوفی کاتب می خواندند و میگفتند که محمد بن یعقوب کلینی روایت میکند که…)) و می افزاید: «ابوالحسن عقرای را دیدم که از کلینی روایت میکرد.» پس می نویسد که ما تمام کتابهای کلینی را از جماعتی از استادان خود محمد بن محمد(شیخ مفید) و حسین بن عبیدالله(غضائری) و احمد بن علی بن نوح، همگی از ابوالقاسم جعفربن محمد قولویه، از کلینی روایت میکنیم.
معروف ترین تالیفات کلینی کتاب باعظمت و گرانقدر و نفیس او((کافی)) است که نه تنها بزرگترین کار او میباشد بلکه در جامعه اسلامی کتاب معتبری چون کافی در حدیثتالیف نشده است.
کافی نخستین کتاب از کتب چهارگانه و معتبر حدیثو منبع فقه شیعه است که تقریبا از یازده قرن پیش تا کنون ماخذ نخستین کتب فقه و حدیثما و مدرک و مرجع محدثین و فقها و مستند مجتهدین بزرگ شیعه امامیه در استنباط احکام شرعی میباشد و از لحاظ کم و کیف و محتوا و زمان، مقدم بر سه کتاب دیگر می باشد.
سه کتاب دیگر: من لایحضرالفقیه تالیف رئیس محدثین شیعه محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق(متوفی به سال ۳۸۱ هجری) و تهذیب و استبصار هر دو تالیف سرآمد فقهای ما شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی معروف به شیخ طوسی درگذشته سال ۴۶۰ هجری است.
کلینی برای جمع آوری اخبار و احادیثکتاب کافی مسافرت ها نموده و به شهرها و نقاط شیعه نشین کشورهای دور و نزدیک اسلامی رفته است تا با ملاقات راویان احادیثو ناقلان آثار ائمه اطهار(ع) و محدثین بزرگ و فقهای عالیقدر شیعه و استادان اجازه و مشایخ روایت که کارشناسان فنون حدیثبودند و قسمت هایی از ابواب فقه و حدیثشیعه نزد آنها بوده است، به گفته نجاشی در مدت بیست سال مجموع اخبار و احادیثصحیح و معتبر پیغمبر خاتم و ائمه معصومین صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین را جمع آوری نمود، سپس قسمت های لازم را برگزید و آنها را مهذب و مرتب کرد و سرانجام کتاب((کافی)) را به وجود آورد.
ثقة الاسلام کلینی با تالیف کتاب((کافی)) حقی عظیم بر جامعه شیعه امامیه دارد، و مخصوصا دانمشمندان ما را در سطوح مختلف تا ابد رهین منت خود ساخته است.
از این که نجاشی می نویسد:((کلینی در ری پیشوای شیعیان و چهره درخشان آنها بود)) و این که موطن بعدی وی و آرامگاه او را در بغداد می بینیم به خوبی می توانیم میزان رنج و کوشش او را در طی آن مسافرت به منظور تدوین کتاب کافی آن هم با وضع دشوار مسافرت در آن عصر، درک کنیم.
مشایخ و محدثین و فقهایی که کلینی طی این مسافرت ها در شهرها و کشورها به فیض ملاقات آنها شتافته و فایض گشته است، اغلب دانشمندانی بوده اند که در ایران و عراق می زیسته اند، و در ری و قم و بغداد و کوفه سکونت داشته اند.
برای پی بردن به اهمیت و مقام والای کتاب کافی و رنج و کوشش قابل تقدیر ثقة الاسلام کلینی چنانچه گفتیم کافی است که بدانیم مجموع احادیثکتاب کافی(۱۶۱۹۹) حدیثاست، و از لحاظ متن و سند بیش از مجموع احادیثشش کتاب معتبر و معروف اهل سنت! میباشد، البته با حذف مکررات آنها! در صورتی که تمام احادیثصحیح بخاری با مکرراتش ۷۲۷۵ حدیثاست، و گفته اند که با حذف مکررات ۴۰۰۰ حدیثاست، و ابن تیمیه گفته است مجموع احادیثصحیح بخاری و مسلم از ۷۰۰۰ کمتر است.
یکی از فضلای معاصر، احادیثاصول و فروع و روضه کافی را با دقت شمرده و طرق مختلفی را که مرحوم کلینی برای بعضی از احادیثنقل کرده یکی به حساب آورده است، و به شماره ۱۵۱۷۶ رسیده است. در مقدمه کافی چاپ جدید نوشته است:((کلینی التزام دارد که در کتاب کافی تمام احادیثجز اندکی از آنها را با همه سلسله سند تا امام معصوم ذکر کند، ولی در بعضی موارد صدر سند را حذف کرده است. زیرا حدیثرا از شخصی که از وی روایت نموده نقل کرده و سلسله سند در آن کتاب بوده یا به سندی که قبلا گذشته احاله داده است.)).
تذکر نکته ای لازم
با همه اهمیت و اعتباری که کتاب کافی دارد، باز احادیثمجهول و نامفهوم و غیر قابل قبول مانند احادیثتحریف قرآن در آن یافت میشود که فقهای ما آنها را مردود دانسته و تلقی به قبول نکرده اند.
با این وصف چنانکه گفتیم احادیثکافی از مجموع احادیثشش کتاب معتبر اهل تسنن(صحاح سته) بیشتر و چون از راویان پاکسرشتی نقل شده است، لذا از صحت و اعتبار بیشتری برخوردار است. زیرا احادیثکافی با سلسله سند از امامان اهلبیت روایت شده و اهل البیت ادری بما فی البیت!
راجع به تحریف قرآن
چون اشاره به روایات تحریف قرآن کردیم که در کافی آمده است، مناسب میدانیم در این باره مختصر توضیحی بدهیم.
راجع به تحریف و کم و زیاد یا پس و پیش بودن آیات و سوره های قرآنی در احادیثشیعه و سنی، روایاتی هست که همه ضعیف و محققین علمای فریقین آن را مردود دانسته اند. خوب است در اینجا قسمتی از مقاله محققانه محمد محمد المدنی رئیس دانشکده شریعت الازهر مصر و سردبیر مجله((رسالة الاسلام)) به نام((رجة البعث)) از شماره ۴۰ آن مجله سال یازدهم بیاوریم که ما آنرا تحت عنوان((غوغای رستاخیز)) در سه شماره مجله مکتب اسلام سال دوم ترجمه و منتشر ساختیم.
محمد محمد المدنی دانشمند مشهور مصری که مقاله محققانه خود را به دنبال فتوای تاریخی شیخ محمود شلتوت رئیس دانشگاه الازهر، راجع به جواز پیروی از مذهب شیعه امامیه نوشته است، از جمله می نویسد:((و اما در مورد نسبت تحریف قرآن به شیعه امامیه باید گفت امامیه به نقص و تحریف قرآن هرگز معتقد نیستند. آری در این باره روایاتی در کتب آنها هست، چنانکه در کتابهای ما نیز از این قبیل روایات موجود است)).
ولی دانشمندان اهل تحقیق از شیعه و سنی باطل بودن این روایات را روشن ساخته اند. در میان شیعه امامیه و زیدیه کسی نیست که بر طبق آن روایات اعتقاد داشته باشد. همان طور که در میان سنی ها هم کسی به این موضوع معتقد نیست. کسی که بخواهد از این قبیل روایات در کتب سنی ها اطلاع حاصل نماید، به کتاب((اتقان سیوطی)) مراجعه کند.(از جمله صفحه ۳۰ جزء دوم آن کتاب)
یکی از اهالی مصر در سال ۱۹۴۸(میلادی) کتابی تالیف کرده به اسم((فرقان)) و روایات بسیاری از مدارک سنی ها در زمینه تحریف قرآن در آن کتاب جمع آوری کرده است. روایاتی که ضعیف است و مورد توجه و اعتماد نیست …
آیا ما سنی ها همین که ببینیم یک نفر سنی کتابی در زمینه تحریف قرآن تالیف کرده یا روایتی نقل نموده است میتوانیم به طور کلی به سنی ها نسبت دهیم که به نقص و تحریف قرآن معتقدند؟ هرگز! علامه بزرگوار فضل بن حسن طبرسی که از بزرگان علمای امامیه در قرن ششم هجری است، در کتاب((مجمع البیان)) در زمینه جواب از روایاتی که دلالت بر تحریف قرآن دارد میگوید:((عده ای از اصحاب ما و جماعتی از افراطی های سنی گمان کرده اند که در قرآن نقص و تحریف راه یافته است، ولی نظر دانشمندان ما ابدا این نیست. چنان که سید مرتضی(از مفاخر فقها و دانشمندان شیعه در سده پنجم هجری و متوفی به سال ۴۳۶ هجری) در این باره مشروحا تحقیق نموده است …))
محمد محمد المدنی پس از نقل سخن محققانه سید مرتضی در رد تحریف قرآن از نظر جامعه شیعه، مینویسد:((این سخن به خوبی میرساند که شیعه امامیه مانند دیگران معتقدند که یک حرف از قرآن کسر نشده است، و کسی که قائل به تحریف است، به روایات ضعیفی استناد نموده است))
توجه به چهار کتاب کافی
به طوری که گفتیم و خواهیم گفت نخستین کتاب کافی را((کتاب عقل)) تشکیل میدهد، سپس((کتاب علم)) و از آن پس((کتاب توحید)) و پس از آن((کتاب حجت)). چقدر امروز برای ما مسلمانان جالب است که در آغاز قرون وسطی که اروپا در ظلمت جهل و بی خبری به سر میبرد در سراسر دنیای اسلام، دانشمندان ما به فراگیری و انتشار علم و دانش اشتغال داشته اند، آن هم به دین گونه که فی المثل در بزرگترین و معتبرترین کتب حدیثما نخستین کتاب مشتمل بر بحثاز عقل و جهل یعنی نقل احادیثرهبران اسلام پیرامون مقام و ارزش عقل و به کار بستن نیروی فکر و اندیشه و نکوهش از جهل و نادانی و بی اعتنائی به رهنمود های عقل خداداد، قرار دارد.
سپس که خواننده پی به اهمیت عقل و مذمت نادانی برد((کتاب فضل علم)) یعنی توجه به جایگاه والای دانش، وجوب کسب علم و لزوم جستجوی آن و تشویق به فراگیری آنرا از گهواره تا گور ولو در چین باشد، مطالعه می کند، و چون از عقل و علم بهره ور گشت، باید((کتاب توحید)) و شناخت خدا و خالق جهان و کلیه پدیده ها را طی کند، آنگاه در((کتاب حجت)) ببیند که چگون در آن که مفصل ترین و جالب ترین کتاب کافی است، از شناخت رهبران الهی که منصب آنان از جانب خداوند تعیین شده بحثمیشود، یعنی پیغمبر و امامان معصوم که مدد کار عقول انسانها و راهنمایان برونی سلسله بشر هستند تا در سایه عقل و علم، خدا و پیغمبر و امام را چنانکه میباید شناخته، و از این راه به تکامل انسانی و کمال مطلوب نائل گردد.
کافی در نظر علمای بعدی
شیخ مفید دانشمند بلند مقام شیعه درگذشته سال ۴۱۳ هجری در کتاب((تصحیح الاعتقاد)) صفحه ۲۷ می نویسد:((کافی از بزرگترین کتب شیعه است، و دانشمندان ما بیش از هر کتاب دیگری از آن سود برده اند.))
شهید اول محمد بن مکی مقتول در سنه ۷۸۶ در اجازه ابن خازن نوشته است:((و کتاب کافی در حدیثکه شیعه امامیه مانند آن تالیف نکرده است)).
ملا محسن فیض کاشانی نامبرده از کافی بدین گونه یاد میکند:((در میان کتب اربعه حدیثشیعه از همه شریف تر و موثق تر و کامل تر و جامع تر کتاب کافی است که نسبت به سایر کتب اربعه مشتمل بر احادیثاصول دین و پیراسته از زیادت ها و ناهمواری هاست)).
شیخ علی نوه شهید ثانی، دانشمند بزرگوار ما در کتاب((الدرالمنظوم)) می نویسد:((کتاب کافی چشمه زلالی است که مانند آن تدوین نشده، و از آن کتاب، مقام والای مولف آن و جلالت قدر وی شناخته میشود)).
مولی محمد امین استرابادی محدثمشهور در کتاب((فوائد مدنیه)) مینوسد:((ما از استادان و علمای خود شنیده ایم که در اسلام کتابی هم وزن کافی که بتواند به پایه آن برسد، تصنیف نشده است)).
علامه مجلسی(ره) که خواهیم گفت بهترین شرح کافی از اوست نوشته است:((کتاب کافی… از لحاظ ظبط درست و جامعیت بهترین کتاب اصول اولیه حدیثشیعه، و بهترین و بزرگترین تالیفات فرقه ناجیه شیعه امامیه در این زمینه است)).
سایر فقها و محدثین و علمای محققین شیعه نزدیک به همین مضمون ها بلکه بعضی ها بهتر و روشن تر و مفصل تر از کافی ثقة الاسلام کلینی یاد کرده اند که ما در اینجا به همین مختصر اکتفا می کنیم.
سخن کلینی در مقدمه کافی
ثقة الاسلام کلینی در مقدمه کتاب بزرگ و پربارش((کافی)) سخنی دارد که بجاست آن را بیاوریم تا به خوبی از اهمیت و ارزش کار در خور تحسین او آگاه شویم. کلینی احادیثکافی را در اصول اعتقادی و فروع عملی اسلام و اخلاق و آداب زندگی به عنوان یک دوره کامل برنامه ریزی جهت یک زندگی سعادتمندانه اسلامی بر اساس مذهب اهل بیت عصمت و طهارت(ع) گرد آورده، و در آن زمانها آن را برای استفاده شیعیان کافی دانسته است.
به طوری که خود در مقدمه کتاب کافی یاد آور می شود، علت تصنیف این کتاب بزرگ و با عظمت این بوده که یکی از دانشمندان شیعه به وی شکایت نموده بود که بر اثر نبودن کتاب جامعی مشتمل بر تمامی فنون دینی، مسلمانان و شیعیان به ظلمت جهل و نادانی گرائیده اند، و امور مهم و دقیق دینی را با فکر کوتاه خود می سنجد. در نتیجه علم و دانش در نزد آنها بی ارزش گشته و علما عزلت گزیده اند، و بسیاری از مسائل دینی هست که دانشمندی مانند خود وی از حل و فهم آنها عاجز مانده و نمی داند چاره کار را از چه کسی بخواهد.
کلینی کتاب کافی را به او هدیه میکند و در جواب درخواست وی می نویسد:((ای برادر! از شکایت تو آگاه شدم که چیزهایی از امور دینی بر تو مشکل شده که پی به حقیقت آنها نبرده ای، و گفته ای دانشمندی مطلع و موثقی نیافته ای که با وی در پیرامون حدیثگفتگو نموده، و از او استفاده کنی، و هم گفته ای آرزو داری کتابی داشته باشی که همه علوم دینی در آن باشد به طوری که طالبان دانش را بی نیاز کند، و خواستاران حقیقت از آن بهره مند گردند، و هرکس بخواهد علم دین و آثار و اخبار صحیح ائمه طاهرین(علیهم الاسلام) و سنت های پایدار را مورد عمل قرار دهد، و به وسیله آن واجبات خدا و سنت پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را به کار برد، از آن کتاب اخذ کند، و گفته ای اگر این فکر عملی شود، امید است که به خواست خدا و توفیق الهی برادران دینی و علاقمندان شعائر اسلامی، بار دیگر به علم و علما بگروند، و آنچه باعثشکوه بوده تدارک شود.
آنگاه بعد از چند سطر می نویسد: «بحمدالله خداوند میسر گردانید تا کتابی را که خواسته بودی تالیف گردد. امیدوارم چنان باشد که میخواستی. ما در این باره کوتاهی نکرده ایم. زیرا میدانیم که تبلیغ دین و راهنمایی برادران دینی و همکیشان امری واجب است، از این رو چیزی فروگذار ننموده و امیدواریم با کسانی که در این زمان یا زمانهای آینده تا پایان روزگار از این کتاب استفاده و اقتباس میکنند و بر اساس آن عمل مینمایند، در ثواب سهیم و شریک باشیم.»
نگاهی به شرح ها و حاشیه ها و ترجمه های کافی
کتاب گران قدر کافی تاکنون بیش از شصت بار توسط بزرگان محدثین و فقهای شیعه به عربی و فارسی شرح و ترجمه و تلخیص و تحشیه شده است. شرح ها گاهی چندین جلد بزرگ را تشکیل می داده است. همچنین به زبانهای فارسی و اردو و ترکی و غیره، همه یا قسمتهایی از آن ترجمه شده، و بعضی از آنها به چاپ هم رسیده است.
مشهور ترین و شاید بهترین شرح کافی که مورد توجه علما و دانشمندان ماست، چهار شرح به زبان عربی و یک شرح به زبان فارسی است، که ذیلا از آنها نام میبریم:
۱ - شرح اصول کافی - تالیف فیلسوف بزرگ نامی صدرالمتالهین شیرازی در گذشته سال ۱۰۵۰ هجری.
۲ - شرح اصول کافی - تالیف فقیه بزرگوار ملاصالح مازندرانی متوفی به سال ۱۰۸۰ هجری.
۳ - شرح کافی و سایر کتب اربعه - تالیف حکیم و محدثو فقیه عالیقدر ملامحسن فیض کاشانی متوفی به سال ۱۰۹۱ هجری، به نام((وافی)) که در سه جلد بزرگ به قطع رحلی و چاپ سنگی منتشر شده است.
۴ - شرح اصول کافی - علامه نامی ملا محمد باقر مجلسی(ره) مولف دائرة المعارف((بحارالانوار)) متوفی به سال ۱۱۱۰ هجری به نام((مرآت العقول)) که تا کنون چندین بار چاپ شده است.
دانشمندان ما((مرآت العقول)) علامه مجلسی را بهترین شرح اصول کافی دانسته اند. زیرا گذشته از احاطه و تسلطی که علامه مجلسی(ره) خود بر اخبار و احادیثاهلبیت عصمت و طهارت داشته است، مضامین عالی و نکات برجسته شرح ملاصدرا و ملامحسن فیض و سایر شروح کافی را در آن آورده و از این راه بر اهمیت و ارزش آن افزوده است.
۵ - ترجمه و شرح کافی به فارسی به قلم فقیه و محدثبزرگوار ملا خلیل قزوینی در گذشته سال ۱۰۸۹ هجری که مورد استفاده علما و طالبان علم بوده و هست، و در سال ۱۳۰۸ هجری در لکنهو چاپ شده است.
قابل ذکر است که بدانیم این پنج شرح مهم و مشهور کافی جمعا در حدود هشتاد سال از سده یازدهم هجری انجام گرفته و قبل از همه فیلسوف نامی صدرالمتالهین شیرازی به شرح آن همت گماشته است.
وفات و مرقد کلینی در بغداد
ثقة الاسلام کلینی این محدثعظیم الشان پیشین که در دنیای آن روز اسلام چشم و چراغ شیعه و سند افتخار دانشمندان بغداد اعم از خاصه و عامه بود، پس از آن همه رنج و کوشش و تالیف و تصنیف و رواج و رونق مکتب خرد پسند اهل بیت عصمت و طهارت سرانجام در سال ۳۲۸ یا ۳۲۹ که مصادف با مبدا غیبت کبرای امام زمان(ع) بود در همان شهر بغداد چشم از جهان فانی بست، و مرغ روح بلند پروازش به آشیان جنان پرواز کرد. آرامگاهش امروز در ناحیه شرقی نهر دجله کنار جسر(پل) قدیم بغداد معروف و زیارتگاه مسلمانان میباشد.(زمان تولد کلینی(ره) شناخته نشده است)
شیخ طوسی در الفهرست سال وفات کلینی را ۳۲۸ هجری ضبط کرده ولی نجاشی در رجال و خود شیخ نیز در رجال که هر دو بعد از الفهرست تالیف شده اند، تصریح کرده اند که کلینی در سال ۳۲۹ هجری وفات یافت، ما نیز این تاریخ را معتبر میدانیم. در این سال شیخ اجل ابوالحسن صمیری نائب چهارم امام زمان غائب از انظار عجل الله تعالی فرجه الشریف نیز وفات یافت، و با رحلت او غیبت کبرا و طولانی آن حضرت آغاز گشت، و جامعه شیعه در وضع خاصی قرار گرفت. ولی وجود کتاب کافی همچون ستاره درخشانی شبستان تاریک امید و آمال شیعیان را روشن ساخت، تا این که دانشمندان بعدی به تعمیم و توسعه کار کلینی و نورپاشی بیشتر آثار اهلبیت عصمت پرداختند.
شکرالله مساعیهم الجمیله و رحمة الله علیهم اجمعین رحمة واسعة
منبع: کتاب مفاخر اسلام جلد سوم صفحه ۱۹ الی ۴۰(تالیف حجت الاسلام و المسلمین علامه علی دوانی(ره))