مقدمه
سير در متون ديني پديدهاي هدفدار و داراي مفهومي والا ميباشد، چنان كه در قرآن كريم نزديك به 25 مورد تحت عنوان سير آمده است.
سير همان گردش كردن و گشتن در زمين و انتقال از جايي به جاي ديگر اعم از كوتاه مدت يا بلند مدت مي باشد كه افقهاي تازهاي را در برابر آدمي ميگشايد و زمينه را براي رشد و درك و فهم او فراهم ميآورد و او را در راه شناخت جهان و كشف اسرار آفرينش ياري ميدهد علاوه بر آن از حيث مسايل فرهنگي و اقتصادي، ديني و روحي- رواني از اهميت و ارزش خاصي در اسلام برخوردار است به جهت آن كه بيشترين سهم را در شكلگيري شخصيت افراد داشته و موجب گسترش مجامع فرهنگي و نشر علوم و تبادل اطلاعات بين ملل مختلف ميگردد.
همچنين از آنجا كه اسلام ديني جهاني است عالمان مسلمان بايد زبان عصر خويش باشند و براي دستيابي به اين مهم بايد جهان كنوني و انسان دنياي امروز را با همه ابعاد و نيازمنديهايش بشناسند و تا به سير و سفر نپردازند اين شناخت براي آنها حاصل نخواهد شد. با توجه به آنچه بيان شد ميتوان به ضرورت بررسي سير و سفر دست يافت.
سير به معناي رفتن و گردش كردن بر روي زمين است و به انواع آفاقي، انفسي و معنوي تقسيم ميشود.
سير به انگيزههاي مختلفي همچون كسب علم، زيارت و تبليغ دين و … انجام ميگيرد و آثار آن، بهداشت روان، تعالي شخصيت، پندپذيري و عبرت آموزي و گسترش علوم و اكتشافات ميباشد و از آداب آن پرداخت حقوق، دادن صدقه، تهيه توشه و انتخاب همسفراني مناسب است.
هدف اصلي از اين پژوهش، بررسي اثرات سير در زندگي افراد از جنبههاي فردي و اجتماعي ميباشد. محقق طبق جستجويي كه در اطلاعات سازمان مدارك علمي ايران در ارتباط با موضوع اين پژوهش انجام داده است، هيچ سند و مدركي با موضوع سير و سفر در اسلام و يا مرتبط با اين موضوع بدست نياورده است. ولي كتابهايي در اين مورد به رشته تحرير آمده براي مثال كتاب مجموعه آثار حكيم صهبا يك بخش را به سير و سفر اختصاص داده است.
روش تحقيق در اين مقاله توصيفي بوده و اين تحقيق از طريق جمعآوري اطلاعات به روش كتابخانهاي و بررسي منابع مكتوبي كه در اين زمينه وجود داشته، انجام گرفته است.
سير درلغت
سير به معناي رفتن، گذشتن و گردش كردن در زمين، رفتن در شب و روز ميباشد.
سير در اصطلاح
واژه سير به صورت امر مخاطب و جمع غايب و مخاطب، پانزده بار در قرآن تكرار شده است و سير عبارت است از حركت از موطن يا موقف و روي آوردن به سوي مقصد با طي مراحل و قطع منازل. همچنين سير در اصطلاح امروز جهان توريسم با شرط بازگشت به محل اقامت و سكونت به گردشهاي كوتاه يا بلند مدت گفته ميشود.
مترادفهاي سير
1.سَفَر: به معناي بريدن مسافت و از محل خود به شهر يا منطقه ديگر رفتن بوده و جمع آن «اَسْفار» است.
2.سياحت: به معناي آزادانه در زمين رفتن و گردش توام با مهلت و آرامش و براي عبادت دور دنيا گشتن ميباشد.
3.سَري يَسري سَرْياً: به معناي گذشتن، رفتن، رفتن به شب ميباشد.
4.ضَرَبَ يَضْرِبُ ضَرْباً: در اصل لغت زدن چيزي به چيز ديگر است خواه زدن به دست و عصا و شمشير و امثال آنها صورت بگيرد و خواه بوسيله زدن پا به زمين صورت گيرد و كلمه «ضرب» به معناي سير در زمين و مسافرت است.
5.نَفْر: به معني در راه خداي تعالي سفر كردن، براي جنگ در راه خدا خارج شدن و از مكان خود دور شدن ميباشد.
6. رَحَلَ يَرحِلُ رَحْلاً: به معناي كوچ كردن، از محلي به محل ديگر رفتن ميباشد و «رِحلَة» حالتي است كه يك انسان سوار بر مركب و در حال سير دارد.
7. هاجَرَ يُهاجِرُ مهاجرة: به معني ترك كردن و دوري اختيار كردن و از شهري به شهر ديگر رفتن ميباشد.
8. مشي يَمْشي مَشْياً: به معناي گذشتن، راه رفتن و گام برداشتن ميباشد. مشي همان جابه جا شدن و انتقال از مكاني به مكان ديگر ميباشد كه با اراده انجام ميشود.
سير از ديدگاه آيات
آياتي كه در قرآن كريم، انسان را به سير در زمين امر ميكند، به سه دسته تقسيم ميشوند، دستهاي هدف از سير را شناخت خالق از طريق سير در خلق دانسته و عدهاي ديگر از آيات، منظور از سفر را تفكر در عاقبت گذشتگان و پندگرفتن از سرنوشت آنها ميداند و دسته سوم به بيان سير مطلوب كه منجر به تدبر و تامل ميگردد، ميپردازد.
خداوند در سوره عنكبوت آيه 20 انسان را در سير و سفر به چگونگي آغاز خلقت و آفرينش و مطالعه حالات اقوام و موجودات مختلف توجه مي دهد، چنانكه آدمي با بررسي آثار موجودات زنده نخستين كه به صورت فسيلها و غير آن در اعماق درياها و در دل كوه ها و در لابلاي طبقات زمين است و با مطالعه سرگذشت اقوام و موجودات ديگر، به گوشهاي از اسرار آغاز حيات در كره زمين و عظمت خدا پي مي برد. علاوه بر آن بررسي تاريخ گذشتگان در قرآن مجيد، دورانهاي گذشته را زمان حاضر و زمان حاضر را با تاريخ گذشته پيوند مي دهد.
تاريخ براي هر قومي اهميت حياتي دارد چراكه خصوصيات اخلاقي و كارهاي نيك و بد و تفكرات گذشتگان را براي ما بازگو ميكند و علل سقوط و سعادت كاميابي و ناكامي جامعهها را در اعصار و قرون مختلف نشان ميدهد و در حقيقت تاريخ گذشتگان، آيينه زندگي روحي و معنوي جوامع بشري و هشداري براي آيندگان است و اثري كه مطالعه در تاريخ در بيداري روح و جان بشر دارد با هيچ چيز ديگري برابر نميكند زيرا هنگامي كه نفس در برابر آثار گذشتگان قرار ميگيرد گويا، ويرانهها جان گرفته و استخوانهاي پوسيده در زير خاك زنده ميشوند. در آيه 137 سوره آل عمران و آيات متعدد ديگري دستور به سير در زمين و دقت در آثار پيشينيان و ملتهاي گذشته داده شده تا سرانجام كار آنها، موجب عبرت آموزي و پند پذيري شود.
سير در زمين چه بسا آدمي را وادار به تفكر كند كه چرا و چگونه امم گذشته كه در قوت و قدرت بسيار نيرومند بوده و در به وجود اوردن آثار مهم و ساختن عمارتها ترقي چشمگيرتري داشتند، كساني كه از نظر كشاورزي و نيرومند سختتر بودهاند، هنگامي كه آيات الهي را انكار و پيامبران را تكذيب كردند قدرت فرار از چنگال مجازات را نداشته و گرفتار عذابهاي دردناك شدند. چنانكه در سوره غافر آيه 21 به اين مطلب اشاره شده است.
اين جهانگردي معنوي و سير در ارض، قلب انسان را دانا، چشم انسان را بينا و گوش او را شنوا كرده و او را از جمودي و خمودي رهايي ميبخشد.
سير از ديدگاه روايات
سير و مسافرت در روايات نيز بسيار مفيد و پرسود دانسته شده و بر اهميت آن تاكيد شده است.
سير آفاقي
سير آفاقي به معناي گردش، كاوش و پژوهش در نواحي مختلف زمين است كه موجب تفكر در پديدهها و آيات حق و موجب تحقيق در حالات اقوام و سرانجام آنها ميگردد.
در سوره فصلت آيه 53 به آيات آفاقي و انفسي اشاره شده است و آفرينش خورشيد و ماه و ستارگان با نظام دقيقي كه بر آنها حاكم است و آفرينش انواع جانداران، كوهها و درياها و عجايب و شگفتيهاي بيشماري كه هر زمان اسرار تازهاي از خلقت آنها كشف ميشود، همچنين آفرينش دستگاههاي مختلف جسم انسان و نظامي كه بر ساختمان حيرت انگيز مغز و حركات منظم قلب و بافتها و استخوانها حاكم است، نطفه و پرورش جنين در رحم مادران و از آن بالاتر اسرار و شگفتيهاي روح از آيات آفاقي و انفسي دانسته شده است.
سير انفسي
سفر در خود، سفري مخصوص و راهگشا و نزديكترين راه در سلوك الي الله است كه به شيوهاي خاص و با كيفيتي خاص انجام ميگيرد و سالك از همه چيز منقطع ميشود و به حقيقت خود باز ميگردد.
خلوت تنهايي
انسان با بازگشت به خود، خود را تنها و منقطع از همه آنچه خود را با آنها ميپنداشت ميبيند و برخي از حقايق قرآني كه از تنهايي او خبر مي دهد، براي او روشن ميگردد. خبر از اينكه او تنهاست و اين «تنهايي» براي وي به وقت مرگ و نيز در قيامت به ظهور ميرسد.
خلوت با حضرت حق
انسان در خلوت تنهايي، تنها خود را با خالق و قيوم خويش ميبيند و او را مدبر و قوام بخش خود ميداند و خود را در ارتباطي سخت و تنگاتنگ با او خواهد ديد. در اين مقام نور توحيد در باطن او شروع به تجلي ميكند و بساط شرك متزلزل شده و احكام ايمان به ميدان مي آيد و حجابها از روي حقيقت كنار ميرود و اسرار آيات براي او مكشوف ميشود.
غربت و دوري از وطن
آدمي در مقام سير در خود و در خلوت تنهايي، در عين اينكه «خود» را فقط با «قيوم» خويش ميبيند در عين حال به اين معني هم پي ميبرد كه از موطن قرب و جايگاه اصلي خويش تا چه اندازه دور افتاده و چه چيز يا چيزهايي را از دست داده است، درنتيجه تنگناي غربت و غم فراق را به وضوح احساس ميكند.
نزديكي و هجران، و قرب و حرمان
آدمي با ادامه سير به اين نكته پي ميبرد كه در عين فراق و محجوب بودن از محبوب، به او بسيار نزديك است و اين نزديكي بسيار شديد و عميق است تا آنجا كه خداوند در سوره ق آيه 16 فرموده است كه ما به او از رگ قلبش نزديكتريم. اين جاست كه متوجه ميشود كه حايلها و حجابهايي كه در اين بين هست در «خود» او بوده و راه نيز پاك كردن خود از همه و دور ساختن همه از خود و طهارت و انقطاع از همه و پرداختن به ذكر اوست.
اميد تفضل
انسان سالك همواره به اين نكته توجه دارد كه بايد اميدوار باشد و ياس و ترديد را كنار بگذارد چرا كه اينها همه موانع راه هستند و خداوند خود، او را به جوار خود دعوت فرموده است.
سير معنوي
سفر معنوي به معناي «توجه القلب الي الحق» ميباشد و اين سفر مادي نبوده و مخصوص باطن است و در حقيقت سفر باطني از خلق به سوي حق با قلب و سر ميباشد.
اسفار اربعه
سفر سالكان به سوي حق تعالي داراي چهار مرتبه است كه از آنها به «اسفار اربعه» تعبير ميشود:
1.سفر ار خلق به سوي حق
2.سفر به حق در حق
3.سفر از حق به سوي خلق
4.سفر از خلق به خلق با ديد حق
مبدأ و مقصد
وقتي انسان خود را شناخت و پي برد كه موجودي ملكوتي است و مقصدي مهم در زندگي دارد، همواره تلاش خواهد كرد تا به آنچه در راه رسيدن به هدف به او كمك مينمايد دست يابد. او بر اساس فطرت پاك خود درمييابد كه جهان هستي خدايي دارد و همه موجودات عالم ثناگوي اويند. انسان مسافر وقتي دانست كه نهايت راهي كه مي رود به سوي خداست تلاش مي كند صفات او را كسب كند و در زندگي به مقام خليفه خدا در زمين برسد.
راه ارتباط
آدمي براي آن كه بتواند در عصر ارتباطات با ديگران داشته باشد و از جهان اطراف خود آگاه شود بايد از «گيرندههاي» مخصوص استفاده كند. و تنها داشتن يك «گيرنده» كافي نيست بلكه بايد از سالم بودن آن اطمينمان حاصل كرده و با انرژي خاصي تغذيهاش كند. و اين ابزار «گيرنده» همان روح و نفس انسان است كه خداوند در وجود همه به وديعت نهاده و همان فطرت الهي است كه همه انسانها بر اساس آن آفريده شدهاند.
راهنما
مسافري كه راه را نميشناسد ولي ميداند كه با خطرات بسياري در سفر روبرو خواهد شد، نميتواند بدون استعداد از يك راهنماي مجرب در اين راه گام بردارد. مهمترين آگاهيهايي كه لازم است انسان در اين راه كسب كند خود شناسي و خدا شناسي است. كه در هر دوي اين راهها به راهنما نياز دارد.
كتاب هدايت
براي آن كه مسافر به سلامت به مقصد برسد و در بين راه متوقف نشود بايد از درون و بيرون هدايت شود، لذا به همراه داشتن يك كتاب راهنما در زمان سفر براي او مهم به نظر ميرسد.
محل سفر
مسافر كارهاي خود را بر اساس باوري كه نسبت به سفرش دارد، تنظيم ميكند. اگر او جايي را به عنوان وطن برميگزيند، به گونهاي رفتار مي كند و اگر محلي را تنها منزلگاهي موقت بداند به گونهاي ديگر، لذا در جايي كه قصد اقامت دائم ندارد سرمايهگذاري چنداني نميكند.
سرعت و سبقت
انسان موجودي كمال طلب و برتر جوست كه نميتواند در يك نقطه متوقف شود زيرا توقف براي او به مثابه سقوط است. وقتي ملاك حركت انسان در زندگي، ملاكي ملكوتي باشد، براي عمل به كارهاي خير سرعت ميگيرد و در سايه سرعت و سبقت در خيرات است كه انسان راه آسمان ميپيمايد.
نشانههاي راه
براي آنانكه مسافران به سلامت به مقصد برسند، جاده را نشانهگذاري ميكنند و اين مسافر است كه بايد با علامتها آشنا باشد و زبان آنها را بداند و به كمك آنها مسير را طي كند.
ره توشه
هيچ مسافري بدون آنكه لوازم و توشهي سفر را فراهم كند به راه نميافتد زيرا بر اين باور است كه در بين راه نياز به تغذيه دارد پس بايد وسايل مورد نياز خود را متناسب با مسافرتي كه در پيش دارد فراهم كند. قرآن كريم تقوا را بهترين توشه براي او ميداند.
خطرات راه
در هر راهي خطراتي وجود دارد كه مسافر بايد با تدبير خويش آنها را برطرف كند تا گرفتار نشود. راه دين و صراط مستقيم، اگرچه مطمئن و نزديك است، اما خطراتي دارد كه غفلت و ناآگاهي از آنها حاصلي جز سقوط و هلاكت ندارد.
شرايط وصال
براي آن كه مسافر به مقصد برسد، شرايطي وجود دارد او همواره بايد در مسير تلاش كند و اميد و اطمينان به هدف داشته باشد و در مقابل مشكلات صبر و در برابر خطرات هوشيار باشد و با تدبير موانع را از سر راه بردارد.
كسب علم
يكي از پسنديدهترين انگيزههاي سفر، تلاش در جهت كسب علم است كه به دو شكل انجام ميگيرد: 1.سير كردن در زمين به قصد ديدن آثار صنع خدا و آيات آفرينش و نيز مشاهدهي آيات قهر و غضب الهي نسبت به جباران و عبرت گرفتن از سرنوشت شوم آنان. 2.سفر به قصد كسب فيض و معرفت از عالمان و دانشمندان الهي و مراكز ديني كه در شهرها و كشورهاي ديگر قرار دارند.
حفظ دين
بسياري از مومنين هرگاه مي بينند در وطن خود به خاطر وجود شرايط نامطلوب، از جمله ظلم و زور جباران، نمي توانند به آداب و اعمال ديني خود عمل كنند، از شهر و ديار خود كوچ كرده و به كشورهاي ديگر سفر مي كنند اين نيكوترين انگيزه سفر در اسلام و مهمترين مصداق «هجرت» به شمار ميآيد.
حج و زيارت
حج يكي از بزرگترين انگيزههاي جهانگردي و سفر است. هر سال هزاران مسلمان به قصد فريضه حج، از اكناف بلاد اسلامي به سوي حجاز ره ميسپرند و در بازگشت از رويدادها و اتفاقات حادث شده سخن گفته و بعضا به نظر اعيان مذهبي مي رسانند.
كسب معاش
كسب درآمد و معاش و ساير امور مباح دنيوي نظير گردش و استراحت و تفريح در غير معاصي، از ديگر انگيزههاي پسنديده سفر بوده و از نظر اسلام سفارش شده است.
جهاد
پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله و سلم) در سال ششم هجري، نامه هايي به سران كشورهاي ايران، روم، يمن و مصر فرستاد و آنها را به نداي آزادي بخش اسلام نويد داد اما پس از به قدرت رسيدن مسلمانان در عربستان، زمينه براي رساندن پيام الهي به تمامي نقاط جهان مهيا شد و با آغاز قرن هشتم ميلادي و با ادامه فتوحات مسلمين در سرزمينهاي ماوراءالنهر و اندلس امپراطوري اسلام از هند تا اقيانوس اطلس و از ميانه آسيا تا صحراي آفريقا گسترش يافت و اعراب پيروزمند با نژادهاي ديگر درهم آميختگي و اختلاط يافتند و در نتيجه تمدن اسلامي رو به گسترش نهاد و مسلمين بر علوم و معارف مسلط شدند.
ابلاغ دعوت اسلامي
يكي از جنبههاي مهم سفر و هجرت آن است كه ميتوان بوسيله سفر، ديگر ملل دنيا را با تعاليم و معارف عالي و مترقي اسلام آشنا ساخته و مردمان را به دين خدا دعوت نمود.
امر به معروف و نهي از منكر
امر به معروف و نهي از منكر اختصاص به زمان يا مكان خاصي ندارد و بر مسلماناني كه به ساير كشورها مسافرت ميكنند اين فرضيه به همراه تبليغ اسلام و نشر معارف الهي در حد توان با وجود شرايط و حفظ مراتب، واجب است.
آثار سفر
انسان فطرتا موجودي كنجكاو و جستجوگر است. كنجكاوي مناسبترين بستر انديشه و كاوشگري و كشف ناشناخته ها و مسلح شدن به تجارب تاريخ حيات انسان هاست. غور و تامل در آيات مختلف جهان هستي، سير در انفس و آفاق، شناخت تاريخ حيات، ظهور و افول امم گذشته و تفكر در ان و نظاره بر كوه ها و درياها، دعوتي از جانب پروردگار است تا انسان ببيند و انديشه كند و تسبيح ذات حق بگويد. سفر يك ضرورت رواني- اجتماعي بوده و گاه يك الزام و اجبار براي حفظ ايمان و تداوم انديشه و نيكوترين بستر جسم و روان، نشاط درون و پويايي فكر ميباشد.
برخي از آثار سفر
1.سفر و تغيير بازخوردهاي و جامعيت نگرشها: به طور كلي اغلب رفتارها برخاسته از بينش افراد نسبت به جهان هستي و پديدههاي مختلفي است كه در حوزه شناختي او قرار ميگيرند. بنابراين لازمهي هر نوع تغيير رفتار مستلزم تغيير در نظام باورهاست.
در بسياري از مواقع ايجاد تغييرات مطلوب در نظام بازخوردها و نگرشها صرفا از طريق مطالعه، موعظه و استدلال مقدر نيست و فراهم شدن سفري به مناطق و آشنايي با ديگران و مشاهدهي آثار و احوال افراد گوناگون مي تواند بستري مناسب براي تغييرات تدريجي و اصلاح نگرشها باشد.
2.سفر و بهداشت روان: بيشتر اضطرابها، افسردگيها، فشارها و اختلالات رفتاري ناشي از شرايط خشك و يكنواخت و بعضا ملال آور زندگي است كه سلامت روان فرد را به مخاطره مي اندازد. عزم سفر و تغيير محيط موثرترين شيوه تامين بهداشت روان و بالطبع سلامت جسم و جان است.
3.سفر و تعالي شخصيت: سير و حركت يكي از شرايط شكوفايي شخصيت و مناسبترين فرصت براي زدودن عادات نامطلوب فكري و رفتاري و تعالي منش و شخصيت است. سير و حركت در هر لحظه، فرد را روحي تازه و نيرومند و انرژي نويني ميبخشد و هر لحظه فرصتهاي نوين و امكانات تازهاي پيش ميآورد كه فرد را مجبور ميكند تا تواناييهاي خود را بروز داده و مسئوليت پذيري و مهارتهاي مطلوب اجتماعي را بياموزد.
4.سفر و عبرت آموزي و پندپذيري: مهمترين فايده و اثر سير و سفر از نقطه نظر اسلام، پندگيري و عبرت آموزي از گذشتگان و تاريخ است. در قرآن، آيات بسياري، همت و كوشش مردم را به شناخت آفاق وجود و اسرار آفرينش و آثار رحمت الهي و نشانههاي علم و قدرت پروردگار توجه مي دهد.
5.سفر و گسترش علوم واكتشافات: سفرها و رحلههاي دور و نزديك براي صاحبان آن موجب بصيرت و بينش و مهارت در زمينه دانش، صنعت، سياست، تاريخ و جغرافيا ميباشد. چنانچه اكتشافات مسلمين در قرون مختلف در زمينههاي گوناگون بويژه در پديده جهانگردي و پهنه جغرافيا، بسيار قابل توجه و تأمل است. ضرورت فتح سرزمينها در صدر اسلام ايجاب ميكرد تا مسلمين با انسانها، راهها، درهها و كوهها آشنا شوند و با ثبت مشاهدات و گزارشات خود باعث تاليف كتب نفيسي گردند كه در كتابخانههاي اسلامي به جاي مانده و دانشمندان و عالمان از آنها در گسترش فرهنگ و شناخت امم و ملل بهره بردهاند.
6.سفر و توسعه كنشهاي ذهني و خلاقيتهاي فكري: سفر فرصت مناسبي است كه انسان فارغ از اشتغالات مستمر و فعاليتهاي موظف و آزاد از قالبهاي از پيش طراحي شدهي ذهني خارج شده و با آرامش روان و طيب خاطر، آزادي فكر و مشاهدهي تازههاي علمي نسبت به حل مسايلي كه در حوزه شناختي او مطرح هستند، انديشه نمايد.
7.سفر و پيوندهاي عاطفي با همسفرها: از جمله آثار مهم رواني و تربيتي سفر، پيوندهاي عاطفي با همسفران، ارتباط با خويشان و صله ارحام، ديدار همفكران و آشنايي با انسانهاي مسئوليتپذير است.
آداب سفر
از ديدگاه شريعت مبين اسلام، سفر رفتن براي كسب معرفت و دانش اندوزي و پندگيري از شگفتيهاي طبيعت و آثار باقي مانده از امم گذشته و بهره گيري از پيشرفتها علمي ديگران جهت برآوردن نيازهاي جامعه اسلامي و تقويت توانايي آن در برابر دشمنان نه تهها مطلوب بلكه در برخي موارد لازم و ضروري است و از آنجا كه اسلام براي تمام افعال انسانها چه فردي و چه اجتماعي، قوانين خاصي دارد، براي سفر نيز آداب و احكام ويژهاي قايل است.
انتخاب همسفر
الف) شرايط همسفر: در مجموعه روايات اسلامي بسيار تاكيد شده كه پيش از سفر، همسفر يا همسفران مناسبي پيدا كرده تا شخص از خطرات و ناراحتيهايي كه حين سفر ممكن است پيش آيد و همچنين از آفات و مفاسد اخلاقي كه افراد مجرد را تهديد ميكند در امان باشد. از آنجايي كه ميزان تاثير پذيري و تاثير گذاري در سفر بسيار زياد است پس بايد در انتخاب همسفر بسيار دقت كرد.
ب)حقوق همسفر: وقتي چند نفر بپذيرند كه در يك سفر طولاني يا كوتاه با هم و در كنار هم باشند، از نظر اسلام حقوق متقابلي بر عهده همه آنها خواهد بود از جمله رفتار كردن با مروت، كرامت، جوانمردي،گشادهرويي، پرهيزي از ناسازگاري و تك روي، عدم مشاركت در امور سفر و تندخويي كه موجب سخت شدن سفر بر همگان و ايجاد تنفر و انزجار ميگردد. همسفران بايد در كارها با يكديگر همراهي كنند و مراعات حال همسفراني كه خسته يا مريض هستند را بنمايند.
پرداخت حقوق
لازم است كه مسافر قبل از سفر تمام حقوقي را كه به عهده دارد از جمله ديون و قرضها و نفقه كساني كه تحت سرپرستي او هستند و امثال آن را بپردازد از پرداخت ناتوان است به آن وصيت كند.
توشه
مسافر بايد قبل از سفر هرچه را كه در طول سفر به آن احتياج دارد، آماده كند و بدون زاد و توشه به راه نيفتد كه در اين صورت هم خود را به مشقت انداخته و هم خود را بر همسفرانش تحميل خواهد كرد كه اين برخلاف سنت و مروت است.
ذكر و دعا
شايسته است مسافر مانند هر كاري، سفر خود را با نام خدا آغاز كند و پس از خواندن قرآن و دعا، عزم سفر نمايد و مستحب است پس از ذكر نام خدا، سوره حمد و آيه الكرسي را بخواند و سپس يكي از دعاهايي را كه در اين زمينه از ائمه معصومين (عليهم السلام) وارد شده است قرائت كند.
صدقه
پرداخت صدقه و كمك به مستمندان در هنگام سفر يكي از سنتهاي پسنديده اسلام است كه بسيار به آن تاكيد شده است و صدقه مانع بسياري از خطرات و بلاها شده و از مرگ ناگوار جلوگيري ميكند.
آوردن هديه
در روايات اسلامي توصيه شده است كه مسافر هنگام بازگشت از سفر، براي خانوادهاش كه در طول مدت سفر، چشم به راه او بودهاند، هديه و سوغاتي هرچند كوچك و كم بها بياورد.
علاوه بر آنچه ذكر شد آداب ديگري نيز براي سفر هست كه شايسته است مسافر به آنها توجه كند و از جمله آن توصيه شده قبل از سفر، دو ركعت نماز بگذارد، ديگر آن كه با بستگان و آشنايان خداحافظي كند و آنان نيز به بدرقه او بيايند و پس از بازگشت نيز به ديدنش بروند.
نتايج
در دنياي امروز، سلامت نقش تعيين كنندهاي در توسعهي كشورها ايفا ميكند و محور اصلي توسعه پيشرفت و شاخص سلامت در جوامع است كه تلاش در جهت تحقق و يا بهبودي آن به منزلهي فراهم كردن بستر رشد و بالندگي و مهمترين ابزار توسعهي جامعه يعني انسان است.
يكي از اين امكانات، سير و سفر بوده كه به گونهاي كارآمد در حفظ سلامت روحي، جسمي و اخلاقي انسان مؤثر است و تحولي عظيم در انديشه و رفتارهاي افراد ايجاد كرده و چشمها را به حقايق دنياي درون و واقعيات جهان بيرون باز ميكند و گوش پندپذيري اشخاص را شنوا ساخته و ايشان را از جمود فكري خارج مينمايد. علاوه بر آن در بعد اجتماعي نيز، افزون بر تحكيم روابط انساني باعث تغييرات شگرفي گرديده و تاثير بسزايي در توسعهي علوم و فنآوري دارد. بنابراين شايسته است تا جوامع در جهت كمك به پرورش انسانهاي پويا و توانمند به عنوان عوامل اصلي توسعه به موضوع سلامت توجه نموده و سفر را در راستاي ارتقاي سلامت جامعه به عنوان سرمايه گذاري پربازده تلقي نمايند.
نویسنده فاطمه هاشمی مطهر
منابع:
1. علامه اين منظور، لسان العرب المحيط، ج3، بيروت، دارالجيل، بي تا.
2. راغب اصفهاني، ابوالقاسم حسين بن محمد بن فضل، مفردات الفاظ قرآن، تفسير غلامرضا خسروي حسيني، ج2و3.
3. الحسيني الزبيدي، محمد مرتضي، تاج العروس من الجواهر القاموس، تحقيق مصطفي حجازي، ج12، بيجا، دارالهدايه، 1393هـ- 1973م.
4. قمشهاي، محمد رضا، مجموعه آثار حكيم صهبا، تحقيق و تصحيح جامد ناجي اصفهاني و خليل بهرامي قصر چمي، اصفهان، كانون پژوهش، 1378.
5. خرمشاهي، بهاءالدين و ديگران، دايره المعارف تشيع، ج9، تهران، محبي، 1381.
6. طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، 7 جلد، قم، جامعه مدرسين، 1363.
7. قريب، محمد، تبيين اللغات لتبيان الايات، ج1و2، بيجا، بنياد، 1366.
8. البستاني، فواد افرام، منجد الطلاب، ترجمه محمد بندر ريگي، حد، تهران، 1374.
9. دريايي، محمد، سياحت و جهانگردي در قرآن و تمدن اسلامي، تهران، سبحان نور، 1384.
10. مكارم شيرازي، ناصر و ديگران، تفسير نمونه، 10 جلد (3، 4، 5، 11،12 ،14،15،16، 20،26)، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1353.
11. الطبرسي، ابوعلي الفضل بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه ابراهيم مير باقري و ديگران، 6 جلد(4، 8، 16، 21، 22، 27)، تهران، فراهاني، 1350.
12. بروجردي، ابراهيم، تفسير جامع، ج6، تهران، صدر، 1341.
13. دفتر تبليغات اسلامي قم، ره توشه راهيان نور، قم، دفتر تبليغات اسلاميه حوزه قم، 1376.
14. شجاعي، محمد، مقالات (طريق علمي تزكيه، طلب و مجاهدت مرتبه اول مراقبه) ج3، تهران، سروش، 1375.
15. روحانينژاد، حسين، ولايت در عرفان، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1385.
16. كاشاني، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفيه، تصحيح مجيد هادي زاده، تهران، حكمت، 1381.
17. سازمان مدارس علميه خارج از كشور، آداب اسلامي، ج2، قم 1378، سازمان مدارس علميه خارج از كشور.
18. زكي، محمد حسن و ديگران، جهانگردان مسلمان در قرون وسطي، تهران، رجاء، 1366.
19. واعظزاده خراساني، محمد و ديگران، نشريهي مشكوة، مشهد، آستان قدس رضوي، 1376.
20. فلاحزاده، محمد حسين، احكام فقهي در سفرهاي خارجي، قم، معروف، 1372.
21. انجمن اولياء و مربيان و ديگران، نشريه آموزشي تربيتي پيوند، شماره 243، تهران، انجمن اولياء و مربيان، 1378.