بر هیچ پدر و مادری پوشیده نیست که باید فرزندان را تحت حمایت خود داشته و به آنان راه و رسم خوب زندگیکردن را بیاموزند. در همین راستا لازم است تا والدین با آنچه که فرزندان نیازمند یادگیری آن هستند، آشنا بوده و بدانند چگونه این مفاهیم را به فرزندان خود از کودکی بیاموزند تا در سنین نوجوانی و جوانی با تکیه بر این آموزشهای خانوادگی بتوانند در اجتماع فعال بوده و از خود مراقبت کنند.
طبیعی است که علاوهبر تأمین نیازهای مالی کودکان مانند پوشاک و غذا و مسکن، کودکان نیازمند امنیت و آرامش و تربیت صحیح در بستر خانواده نیز هستند. بههمینمنظور 10 مهارت مهمی که والدین وظیفه دارند تا به کودکان خود بیاموزند را بیان میکنیم.
اولین مهارت: احساس امنیت
بیان مفاهیمی همچون حق نفسکشیدن و حق زندهماندن و زندگیکردن و بسیاری از حقوق دیگر که شاید در ضمن زندگی روزمره به چشم نیاید، از جمله اصولی است که باید به فرزند خود بیاموزید.
هرانسانی پس از بهدنیا آمدن، حق دارد از تمامی امکانات و امنیت موجود در پیرامون خود بهره بگیرد و بر همین اساس کودک باید بداند که حق امنماندن و امنیتداشتن جزو حقوق طبیعی اوست و دیگران وظیفه دارند این حق را به رسمیت شناخته و رعایت کنند.
با بیان این حق و آشنایی فرزندان با امنیت، آنان میآموزند که کسانی که امنیت آنان را به هر نحوی به مخاطره بیاندازند، خاطی بوده و باید با آنان برخورد کنند.
آموزش امنیت به کودکان، آنان را آشنا به حریم قانونی دیگران کرده و یاد میگیرند که باید در تمام امور خانوادگی و شهروندی به امنیت سایر افراد احترام گذاشته و همچنین مراقبت امنیت خود نیز باشند.
دومین مهارت: محافظت از بدن خود
کودکان باید از همان زمان خردسالی بدانند که صاحب تمام بدن خود هستند و کسی حق ندارد بدون رضایت آنها و والدینشان، بدن آنان را لمس کند. همچنین کودک باید بداند چگونه از خود مراقبت کند تا آسیب نبیند. آموزش مهارت محافظت از بدن را میتوان در دو مقوله بیان کرد. اول اینکه کودک بداند کسی نباید به حریم خصوصی بدن او دست بزند و تقاضای دیدن اعضای مختلف بدن او را داشته باشد.
از سوی دیگر کودک باید بداند در اجتماع چگونه از بدن خود محافظت کند تا آسیب نبیند. بهعنوانمثال به مکانهای خلوت یا خیلی شلوغ که امکان آسیبدیدن وجود دارد، نرود یا در صورت لزوم حواساش به خودش باشد. از خیابان و محلهای عبور و مرور با دقت گذر کند تا خطری بدن او را مواجه نسازد.
محافظت از بدن را باید از خردسالی و همان زمانی که کودک صحبتکردن را یاد میگیرد و میتواند به تنهایی به دستشویی برود، آغاز کرد؛ چراکه خطرسازترین سن کودکان در برابر اذیت و آزارهای جنسی و بدنی در همین سنین خردسالی آغاز میشود. حال اگر کودک با مفهوم محافظت از بدن خود از سوی والدین آشنا شده باشد، میتواند از خود مراقبت کند و در صورت دیدن رفتارهای ناشایست واکنش نشان خواهد داد.
سومین مفهوم: کمکگرفتن از دیگران در برابر باجگیرها
کودک در مهد یا در مدرسه یا حتی در خانه و در برابر خواهر و برادر بزرگتر از خود شاید مجبور به باجدادن بشود. به همین علت باید یاد بگیرد که به کسی باج ندهد و بداند در برابر باجگیرها چه برخوردی داشته باشد تا از خود و حق و حقوقش دفاع کند.
افرادی که از بچهها باجگیری میکنند از لحاظ روانی افرادی ترسو هستند که در برابر جمع هراسان میشوند و پا به فرار میگذارند. باید به کودک خود آموزش دهید که در چنین مواردی از دوستان نزدیک خود کمک بگیرد و حتماً مسئله را با مسئولان مدرسه و یا با والدین خود در میان بگذارد. حتما به فرزند خود بگویید در مواردی که باجگیرها برای او تهدید جانی داشتند، مقاومت نکند.
گاهی بچهها از ترس اینکه بهخاطر از دستدادن وسایلشان توسط والدین خود تنبیه شوند، بههیچعنوان تسلیم نمیشوند و این ممکن است خطراتی برای جان و سلامتی آنها در بر داشته باشد.
چهارمین مهارت: بیان حقیقیت و راستگویی
اگر با کودک خود مرتب صحبت کنید و همیشه به او یادآور شوید که پشتیبان همیشگی او در طول زندگی خواهید ماند، کودک احساس امنیت داشته و یاد میگیرد مشکلات و رازهای خود را با شما در میان بگذارد و از شما کمک بخواهد، اما اگر او از سمت شما و حمایتهای شما احساس تردید داشته باشد، ممکن است در مشکلات حقیقت را به شما نگفته و دچار بحران شود.
کودکان برای اینکه به والدین خود حقیقت ماجرا را بگویند، باید احساس آرامش و امنیت داشته باشند و از مسایلی همچون کتکخوردن، قهر و سایر تنبیهها خیالشان راحت باشد وگرنه به فکر راهحلهایی خواهند بود تا مشکل را بهنحوی بهتنهایی مرتفع ساخته و به شما حقیقت ماجرا را نگویند.
برای کودکتان بستری فراهم کنید که در طول زندگیاش همیشه شما آغوش مشکلات و نگرانیهایش باشید و بهمحض بروز مشکل، به سراغ شما بیاید.
پنجمین مهارت: مورد قبول قرارگرفتن
اگر کودک شما مسئلهای را که آزارش میدهد یا باعث تشویش و نگرانیاش شده است برای شما بازگو کرد، حتی اگر از نظر شما که والدین او هستید این مسئله پیشپا افتاده و کوچک بود، هیچگاه به او نخندید یا واکنشی نشان ندهید که او احساس حماقت و خودکوچکبینی کند؛ چون این کار باعث میشود که کودک کمکم مشکلات خود را بروز ندهد و اگر زمانی مورد اذیت و آزار واقعی هم قرار گرفت، با شما مشورت نکند.
شاید برخی از مشکلاتی که برای کودک شما خیلی بزرگ و حاد است، از نظر شما خندهدار و مسخره باشد و از آن تعبیر به بچهبازی کنید، اما واقعیت این است که کسی که در مقابل شما دچار مشکل شده، واقعاً یک بچه است. پس او را درک کنید و سعی کنید خودتان را جای او گذاشته و از زاویه نگاه او به ماجرا بنگرید و سعی در حل مشکلاش داشته باشید. پس از رفع مشکل میتوانید با او صحبت کنید و به او بگویید “خدا را شکر این مشکل بزرگی نبود"، اما به خاطر داشته باشید که کودک را مسخره و تحقیر نکنید.
ششمین مهارت: رازدار بودن
بسیاری از برنامههای تلویزیونی کودکان هستند که بچهها را به رازداربودن تشویق میکنند و به آنها میآموزند که این رازداری باعث اعتماد دیگران به آنها خواهد شد، اما برای ملکهشدن رازداری برای فرزندان، به آنها تأکید کنید که هیچ رازی نباید بین آنها و والدینشان و حتی دور از چشم والدینشان داشته باشند؛ چراکه اکثر افرادی که کودکآزاری میکنند به کودک میگویند بوسیدن یا تماس بدنی بین ما، رازی است که غیر از ما دو نفر نباید کسی آن را بفهمد.
بههمیندلیل به فرزندان خود از زمان خردسالی آموزش دهید که نباید رازدار کسی غیر از پدر و مادر خود باشند و از سوی دیگر باید تمام امور خانواده خود و پدر و مادر خود را در برابر غریبهها و افراد ناآشنا مانند راز دانسته و به بیگانگان چیزی بروز ندهند.
هفتمین مهارت: نه گفتن
بعضی از پدر و مادرها به فرزندان خود اینگونه یاد میدهند که همیشه باید به حرف بزرگترها گوش کرد و حق با بزرگترهاست، اما در اصول تربیتی، این آموزش کاملاً غلط است و کودک باید یاد بگیرد که گاهی هم به خواستههای دیگران «نه» بگوید؛ چراکه در غیر این صورت کودک با توجه به آموختههای خود از والدین و با این عقبه فکری که همیشه حق با بزرگترهاست، خود را تسلیم هر نوع خواسته بیمارگونه و آزار دهندهای خواهد کرد.
مهارت «نه» گفتن را از کودکی به فرزندان خود یاد بدهید تا در بزرگسالی دچار چالشهای متعدد بهصرف عدم توان نهگویی نشوند.
هشتیمن مهارت: مخالفت با تماس بدنی
گاهی برخی از والدین یا اقوام و آشنایان نزدیک، کودک را از روی محبت به زور در آغوش فشرده و میبوسند. باید به کودک خود آموزش بدهید که هیچکسی حق ندارد او را به زور ببوسد یا در آغوش بگیرد. کودک باید بداند که اگر فردی او را مجبور به انجام چنین کاری کرد، حتماً به پدر و مادر یا بقیه اعضای خانواده خود اطلاع دهد.
خودتان هم بهعنوان والدین سعی کنید هرگاه از روی احساسات پدری یا مادری خواستید فرزندتان را در آغوش بگیرید یا او را ببوسید به او چنین بگویید: “تو دختر یا پسر خیلی خوبی هستی اجازه بده ببوسمت.”
نهمین مهارت: صحبتنکردن با غریبهها
کودک نباید هیچگاه با افراد غریبه صحبت کند یا هدیهای از آنها دریافت کند؛ حتی اگر این هدیه در حد شکلات یا آدامس باشد. البته درضمن این آموزشها باید به او یاد بدهید که گاهی استثناهایی هم وجود دارد، مثلاً اگر در خیابان گم شد باید پیش پلیس برود و از او کمک بخواهد، اما اگر در خیابان یا جایی بود و فرد غریبهای تمایل به صحبت با او و پرسیدن اینکه چندتا بچه هستند و خانهشان کجاست و… را داشت، نباید با او صحبت کنند، یا اگر در خیابان یا تاکسی کسی به فرزند شما خوراکیای تعارف کرد، باید از قبل به فرزندتان آموزش داده باشید که تشکر کند و خوراکی را نگیرد یا اگر گرفت آن رانخورد.
دهمین مهارت: قانونشکنی
به فرزندان خود آموزش بدهید که در مواقع خطر اجازه دارند هر قانونی را زیرپا بگذارند. حتماً به آنها یاد بدهید که در شرایط بحرانی هرکاری برای نجات خود انجام دهند، با پشتیبانی شما همراه خواهد بود. مثلاً میتوانند فرار کنند یا خیلی بلند فریاد بکشند و…، بهعنوانمثال اگر در کوچه با سایر دوستان خود در حال بازی هستند و کسی به آنها تعرض کرد، میتوانند فرار کنند یا فریاد بزنند.
با آموزش این 10 اصل به فرزندان خود، آنها در مقابل حوادث احتمالی که ممکن است در سطح اجتماع دچار آن شوند، بیمه کنید. دانستن، بزرگترین بیمه و پشتوانه انسانهاست.
منبع: مهرخانه