- راهکار شما برای توجه بیشتر به مباحثه و ایجاد انگیزه در طلاب چیست؟
متأسفانه یکی از چیزهایی که باعث شده به کتابهای حوزه بی مِهری شود، عدم مباحثه از سوی برخی طلاب میباشد. یکی از علل عدم مباحثه طلاب، کثرت کتابهای حوزوی است که وقت کافی برای طلبه باقی نمیگذارد تا به مباحثه بپردازد.
عامل دوم در عدم مباحثه طلاب، حساسیت نمره گرفتن برای طلبه میباشد. بنده به یاد دارم وقتی مسألهی خواندن درسهای حوزه به صورت تِرم ارائه شده بود، آیت الله العظمی فاضل لنکرانی - رحمه الله - در درس خود گفتند: این مسأله بلایی برای ما شده! ایشان از شیوهی تِرمی در حوزه راضی نبودند!
طلبه در چنین وضعیتی در نهاد خود میگوید: من باید این ترم را سپری کنم و حال آن که طلبه در گذشته میگفت: من باید مطلب را بفهمم.
کتاب مکاسب، شامل سه بخش «محرّمه، بیع و خیارات» بوده و طلبه در گذشته وقتی این مباحث را نزد استاد فرا میگرفت، درخواست امتحان میداد؛ متأسفانه امروزه، فهم مطالب جای خود را به حفظ کردن و نمره گرفتن داده است.
البته این دلائل نیز عذر موجه برای عدم مباحثه نیست؛ با این حجم کتاب، باز هم طلبه فرصت دارد که به مباحثه بپردازد چون کار طلبه این است که دروس حوزوی را فراگیرد. طلبه باید ۲۴ ساعت خود را بهگونهای تنظیم کند که بتواند به مباحثه نیز بپردازد؛ مثل کشاورزی که از ابتدای صبح تا شب، چیزی غیر از کشاورزی نمیشناسد.
طلبه زمانی که وارد حوزه شد اگر بتواند ۱۰ تا ۱۲ سال تمام وقت خود را صرف درس خواندن و مباحثه کند، قطعاً نتیجه خواهد گرفت؛ ممکن است در مباحثه، مطلبی را یک نفر خوب فهمیده و دیگری متوجه نشده باشد ولی و با مباحثه این عدم فهم برطرف خواهد شد.
جواهر، طلبه را فقیه بار میآورد
مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی - رحمه الله - اصرار داشتند که طلاب کتاب جواهرالکلام را مباحثه نمایند و به بنده هم سفارش میکردند: جواهر را مباحثه کنید؛ هر چه میخوانید در جواهر وجود دارد.
امروز نیز فقهای حوزه به هر طرف رو کنند باز باید به جواهر رجوع کنند؛ این جواهر، واقعاً جواهر است؛ جواهر، طلبه را فقیه بار میآورد.
اگر طلبهای بر فهم جواهر تسلط داشته باشد، قطعاً میتواند فقیه شود. این که امام - رحمه الله - میگفتند: من طرفدار فقه جواهری هستم؛ نه این که از روی جواهر، کتاب بنویسی؛ یعنی مثل جواهر، عمیق و بهروز در فقه کار کنید.
- جایگاه ایجاد انگیزه در طلاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
طلاب باید از سوی مدیران حوزه و اساتید تشویق شوند و اساتید در أمر مباحثه برای طلبه، هممباحثه پیدا کنند. اگر استاد نسبت به مباحثه طلاب بیتفاوت باشد، طلبه نیز فقط در درس حاضر شده و اصلاً به فکر مباحثه نخواهد بود.
مرحوم مدرّس افغانی از آیت الله العظمی گلپایگانی - رحمه الله - نقل میکرد: مرحوم آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری - رحمه الله - چند نفر از اساتید را در بین طلاب فرستاده بودند تا نقائص و محاسن حوزه را بررسی کنند. بعد از بررسی، گزارش دادند: محسّنات زیادی در بین حوزه و طلاب وجود دارد، اما نقص موجود در این است که اساتید، آن چه خود یاد گرفته و به این مقام رسیدهاند، آن را به طلاب انتقال نمیدهند؛ شیوهی یادگیری که خود از آن استفاده کردهاند را به طلاب منتقل نمیکنند.
بنابراین در مرحلهی نخست، استاد باید در نظر داشته باشد که چگونه خود، متن و عبارت را بهخوبی میفهمد و به مقام استادی رسیده است، همان روشهای رفتهی خود را در این مسیر به طلبه ارائه دهد.
در مرحلهی دوم، استاد باید راهکارها را به طلاب نشان دهد؛ فقط تدریس ملاک نباشد. در ابتدای تدریس یا در هر زمان از تدریس، اگر راهکاری برای طلاب مفید است گفته شود و از ذکر نکات اخلاقی نیز غفلت نکند.
اگر استاد بدین شیوه عمل کند، نکات اخلاقی و راهکارها در ذهن طلبه تأثیر گذاشته و ماندگار خواهد بود.
اساتید شیوه زندگی خود را به طلاب بگویند
اساتید در صورت امکان شیوههای زندگی خود را به طلبه ارائه دهند؛ برخی از طلاب از شیوههای زندگیِ عالمان حوزه آگاهی نداشتند و نمیدانستند که علمای شیعه چگونه زندگی خود را سپری کردهاند. دانستن زندگی نامهی علمای شیعه، راهگشای زندگی همه بهخصوص طلاب خواهد بود. اساتید هم میتوانند در بین تدریس نکات کوتاه زندگی علمای شیعه را بازگو نمایند.
مرحوم آیت الله مشکینی - رحمه الله - خطاب به طلاب میگفت: طلبه ها! مشکلی که صاحب جواهر داشت، نصف آن را شما طلاب امروزی ندارید. اما با آن همه مشکلات، شاهکار عظیمی مثل جواهر الکلام را به جهان اسلام و بهخصوص جهان تشیع ارائه دادند. وقتی فرزند صاحب جواهر رحلت کرد، وی فرزند وفات یافتهی خود را در اتاقی قرار داد و در اتاق دیگر شروع به نوشتن کردند.
امام راحل - رحمه الله - تعلیقهای (تحریرالوسیلة) را که بر کتاب وسیلة النجاة مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی - رحمه الله - نوشتهاند، زمانی بوده که در “بورسای ترکیه” در تبعید به سر میبردند.
خواجه نصیرالدین طوسی، شرح اشارات را زمانی نوشت که در قلعهی اَلَموت از سوی فرقهی اسماعیلیه در زندان به سر میبرد.
مرحوم آیت الله شیخ علی پناه اشتهاردی - رحمه الله - میگفت: وقتی کتاب «تفسیرالقرآن والعقل» نوشته مرحوم آیت الله آقا سیدنورالدین حسینی عراقی (اراکی) - رحمه الله - را به علامه طباطبایی - رحمه الله - نشان دادیم، علامه گفتند: تا این روزگار کسی اینگونه تفسیر ننوشته! بعد که بررسی شد، معلوم گشت نویسنده، تفسیر را در زمان جنگ نوشته است.
مرحوم آیت الله العظمی فاضل لنکرانی - رحمه الله - میگفتند: زمانی در بیمارستان بستری بودم، شخصی در “آی سی یو” بستری بود و روزانه سه ساعت مطالعه میکرد و مینوشت. وقتی به او گفتم: این مطالعه و نوشتن برای شما ضرر دارد، جواب داد: من عهد کردهام که روزانه سه ساعت مطالعه کرده و بنویسم. بنده (فلاحتی) از آیت الله العظمی فاضل - رحمه الله - سوال کردم: وی چه کسی بود؟ ایشان گفتند: مرحوم آیت الله احسان بخش!
مرحوم آیت الله احسان بخش کتابهای زیادی نوشته که فقط کتاب «آثار الصادقین» وی ۳۵ جلد میباشد؛ البته این همه کتاب را بعد از این که از سوی منافقین به وسیله نارنجک مجروح و جانباز شد، نوشت.
این نشان میدهد که طلبه باید در این راه کوشا بوده و به خود سختی دهد. ذکر این نکته نیز ضروری است که طلاب میبایست از خدا توفیق خواسته و اهل عبادت و تهجد باشند.
خواندن این گفتگو را در روزهای آینده ادامه دهید…
صفحات: 1· 2