همه ی زن ها باید یک وبلاگ داشته باشند!
اینکه زن های بلاگستان در دنیای واقعی خیلی بهتر از نویسنده وبلاگ هایشان هستن برایم یک قضیه ی ثابت شده است اما همیشه دنبال علتش بودم وقتی داشتم آرشیو وبلاگ یکی از دوستان را میخواندم جواب سوالم را پیدا کردم…
زن های وبلاگ نویس در دنیای واقعی شاد تر از وبلاگشان هستند ،آدم های منطقی تری هستند، مهربان تر هستند و خیلی خصلت های خوب دیگر از طرفی نسبت به زن های دیگر کمتر غر میزنند، کمتر غیبت میکنند، کمتر حسادت میکنند، کمتر بی انصافی میکند، کمتر بدی میکنند علتش هم داشتن وبلاگشان است. فرقی ندارد روزانه نویس هستند یا گاه نویس همین که وبلاگی داشته باشند که هر وقت دوست داشتند بتوانند بازش کنند و کلمات، بغض ها حتی خنده های از ته دلشان را روی آن بریزند؛ همین که وبلاگی داشته باشند که هر وقت عصبانی شدند، خسته شدند، کم آوردند بیایند و آن ها را بنویسند و ذهنشان را خالی کنند؛ همین که وبلاگی داشته باشند که جز حریم شخصی شان محسوب شود و آدم ها را برای ورود به حریم شخصی شان غربال کنند همین میشود منبع انرژی. فرقش با دفتر خاطرات در این است که نوشته هایت برای خودت نیست، اینکه حجم تنهایی ات بزرگ نمی شود، اینکه مخاطبانی را داری که بدون قضاوت پای حرف هایت می نشینند، همراه تو بغض می کنند، همراه تو می خندند، هر چه به ذهنشان برسد به تو می گویند، دلداری ات می دهند، آرامت می کنند، حتی دعوایت می کنند که خودت را جمع کن صبوری کن ….زن های وبلاگ نویس آرام تر هستند از دردی که زن ها می کشند و حرفها در سرشان رژه میروند رها هستند جایی را دارند که بدون ترس حتی بودن فکر بیاید و این حرف ها را بگویند و خلاص شوند…
اصلا باید دکترهای روان به خانم هایی که خسته هستند، خانم هایی که لبخند فراموششان شده ،خانم هایی که زنده هستند اما زندگی نمی کنند،خانم هایی که زنانگی یادشان رفته و نمی دانند زجری که می کشتد از یاد رفتن زنانگی شان نشات می گیرد، وبلاگ نویسی را پیشنهاد دهند! اصلا باید همه ی زن ها وبلاگی داشته باشند از آن خود، وبلاگی داشته باشند برای کمک به خوب شدنشان…
منبع: وبلاگ روزهای من