چادر یا همان پوشش رویین زنان که ویژگی عمده آن گشاد و سرتاسری بودن میباشد، بهترین نوع حجاب و پوشش است، به طوری که تمام قامت خانومها و حتی گاه صورت آنها را میپوشاند. به همین خاطر باید گفت چادر از نظر کارکرد به گونهای است که از بالای سر پوشیده میشود و پوشش بیشتر و بهتری نسبت به بدن دارد.
درباره این که ریشه این واژه چیست اطلاعات مشخصی وجود ندارد، اما برخی آن را با واژه هندی «چاترا» به معنای آفتابگیر مطرح کردهاند که قطعی نبوده و نیازمند پژوهش بیشتری میباشد.با این همه پيش از اسلام اين کلمه به پوشش سراسري اطلاق ميشده و ریشه این نوع پوشش به دوران کهن و پیش از اسلام بر میگردد. پس از دوره اسلامی نیز معرب کلمه به صورت شوذر به معنايی چادر در فارسي مورد استفاده قرار گرفت و دقیقاً همان معني را داشت؛ يعني پوشش سراسري که زنان براي پوشاندن و ستر و حجاب برتر به کار ميبردند.
چنانکه در دوره هخامنشي چادر در کنار سایر پوششها و با تاج يا ديهيم کاربرد داشته است.
کاربرد چادر به عنوان تن پوش زنانه از دورانهای کهن گزارش شده، چنانکه این نوع پوشش در دوران پارتها (اشکانيان) وجود داشته است. لباس اصلي آنها مرکب از تن پوشي پرچين و بلند بوده که تا روي قوزک پاها با چينهاي ظريف و فراوان قرار میگرفت. در کتاب پوشاک در ايران زمين گفته شده که چنين پوششهايي در سر تا سر مناطق آسیایی و از دوران هخامنشي رواج داشته است. همچنین زنان ایرانی رداهاي ميپوشيدند که تمام اندامشان را پوشش میداد. در برخی از آثار، زنان این دوران را با تن پوشهاي بلندي که تا پايين پا میآمد، تصویر شدهاند، با آستينهايي که برش و اندازه آنها متغير بوده و يک یا چند لايه داشت.
در همین دوران بسته به موقعيت اجتماعي افراد، گاه سر با يک پوشش ضخيم سفيد يا شالي سبکتر از رنگ تيره که به دور سر، گردن و شانهها پيچانده ميشد، پوشانيده ميگرديد.
به هر شکل در نقوش باقي مانده از این دوران و از قرن اول ميلادي مشخص میشود که چادر به صورت کامل آن مطرح بوده و مورد استفاده قرار ميگرفته است. همچنین در داستانها و حکايتهاي ادبي فارسي این دوران به وضوح پوشش حجاب دیده می شود به طوری که در اين داستانها در پس پرده بودن زنان یا نقاب داشتن آنها به صورتهای مختلف به تصویر کشیده شده است
پوشش چادر و سر و صورت در میان زنان اشکاني نسبت به زنان هخامنشي پیشرفت بیشتری داشت یا به عبارتی میتوان نحوه به کار بردن چادر توسط آنها را بیشتر قلمداد کرد به ویژه که زنان اشکانی از نوعی کلاه عمامه وار برای پوشش سر خود استفاده میکردند که تقريبا همه موهاي آنها را پوشش میداد. برخی از محققان معتقدند چادرهايي که در مجسمهها و نقشها نشان داده میشود، پارچهاي مستطيل شکل بوده که آن را به صورت استوانهاي در ميآوردند.
نوع چادری که زنان اشکاني استفاده میکردند، به رنگهاي ارغواني و سفيد بوده و آنگونه که از مجسمه زن اشکاني در موزه دمشق بر میآید، پوشش زنان اين دوره برای ما تاحدی روشن ميشود. در این اثر مشخص است که اين بانو نشسته و چادري او را پوشانده است.
همچنین نقاشيهاي دوران اشکاني زناني را نشان میدهد که پوشش آنان با رنگ آميزيهايشان گواهی بر استفاده این بانوان از پوششی همچون چادر است. چراکه در اين نقاشيها زني وجود دارد که چادري ارغواني و بزرگ به سر افکنده و سرتا سر بدنش را پوشش داده است.
همچنین بانوان این دوران پارچهاي را همچون شنل از روي دوشهاي خود ميآويختند و يا از آن مانند چادر استفاده ميکردند و گاه آن را به دور کمر خود ميبستند.
در دوران ساسانيان نیز استفاده از چادر به صورتهای مختلف رواج داشته است. چنانکه در بررسي بشقابهاي نقره اين دوران به خوبی مشخص شده که چادر براي زنان ساساني از عناصر مهم پوشش تن و سر بوده و یا به صورتهای گوناگون از آن استفاده ميکردند. گاه نیز آن را مانند زنان روستايي به دور کمر خود ميبستند.
علاوه بر این که شنل نيز به عنوان نوعی بالاپوش از عناصر مهم پوشاک زنان ساساني بوده و از سوی برخی زنان طبقات اجتماعي استفاده میشد که شباهت زیادی به چادر دارد.
درباره کاربرد چادر توسط زنان عهد ساساني گفته شده که زنان این دوران گاهي چادري گشاد و پرچين به سر ميکردند که تا وسط ساق پا ميرسيده است و حتی از نقوشي که از بانوان ساساني در بشقابهاي نقرهاي نشان داده شده، هر يک از این بانوان چادري به خود میپيچيدند. به همین خاطر باید گفت چادر که از دورههاي کهن و حتی از زمان پارسي ها مورد استفاده بانوان ايراني بوده، در اين دوره نيز به صورتهاي مختلف مورد استعمال قرار میگرفته است.
در متون قدیم فارسي که بیانگر واقعیات دوران کهن است، میتوان اشاراتي درباره پوشش با چادر يا ساير اشکال پوششی مانند چادر را یافت. به عنوان نمونه زماني که گفتگویي شيرين با پادشاه جديد و ناپسرياش، شيرويه، به پايان میرسد، شيرين چادر خود را بر ميدارد تا ثابت کند اين زيبايياش بوده که شاه فقيد، خسرو پرويز را مسحور خود ساخته است و بدین گونه چهرهاي که تا آن لحظه توسط ديگران رؤيت نشده بود، دیده شد. چنانکه ملاحظه میکنید این متن به کاربرد چادر و یا مشابه آن دلالت دارد.
حجاب و چادر در بين برخی زنان ايراني پيش از اسلام متداول بوده، گر چه ممکن است گفته شود، این چادر صرفا به عنوان يکي از انواع تن پوشها همواره شکل يکساني نداشته و آثار ادبي، اين احتمال را توقیت میکنند که چادر آن دوران در اصل روبنده يا تن پوشي بوده که کل بدن و صورت را در بر ميگرفته است یا چادر در روزگاري از همان عصر تنها از دو قسمت بالايي و پاييني تشکيل ميشده است. اما به هر شکل وجود آن را نمیتوان انکار کرد.
در دوره اسلامي، چادُر يا چادَر به شکل تن پوش رويي، بي آستين، گشاد و محيط بر بدن، توسط زنان در به ویژه در ايران کاربرد بیشتری یافت. اين پوشش در عربي (ملحف) يا (ملحفه) نيز ناميده ميشود.
بی شک پوشش زنان ايراني بعد از اسلام با توجه به دستورات شرعی اسلام و زمینهای که آنها از پوشش داشتند، استفاده از حجاب چادر را قطعی مینماید. اگر چه اطلاعات ما در این زمینه چندان نیست، اما ميتوان دريافت که تن پوش زنان در قرن اوليه تن پوش محلي بوده که بر گرفته از همان تن پوش دوره ساساني بوده، ولي مقنعه و چادر از عناصر اصلي و مهم پوشش زنان این عصر در خارج از خانه بوده است. استفاده از چادر سياه رنگ سراسري که تمام بدن را مي پوشانيده، از قرون اولیه اسلامی قطعی و یقینی میباشد.
همچنین استفاده از عمامه و مقنعه در کنار چادر پوششی برای سر زنان ایرانی در دوران اوليه اسلامي بوده و گاهي نيز از پيشاني بندهايي استفاده ميکردند که مزين به جواهر آلات بوده است. مقنعه به عنوان پوشش بانوان همواره با چادر ملازم و همراه بوده و در دوران بعد از اسلام رواج زیادی مییابد، به گونهای که در تصاوير بر جا مانده از آن دوران قابل مشاهده و بررسی است و حتی در آثار ادبي قرون نخستین اسلامی و به ویژه در شعر شعرا از مقنعه به صورت خاص و یا در کنار چادر یاد شده و تصاوير فراوانی از زنان محجبه ایرانی با مقنعه به تنهایی و یا در کنار چادر ديده مي شود که همه اینها نشانگر رواج این گونه پوشش برای بانوان در این دورانها میباشد.
این مطلب به قدری دقیق است که میتوان با قاطعیت تمام گفت در همه دورههای اسلامی، زنان به ویژه بانوان ایرانی حجاب سراسري که همان چادر سياه باشد، را به کار میبردند. این خانمها هنگام خروج از خانه روبندي نيز از پيشاني آويزان ميکردند، یا همراه چادرها از روبندهاي ابريشمي استفاده ميکردند، تا صورتهایشان پوشیده باشد. در مينياتوری قدیمي در کتابخانه ملي پاريس که ترکان خاتون مادر سلطان محمد خوارزمشاه و حرمهاي او تصویر شده، دو زن يکي با چادر سفيد و ديگري با مقنعه و چادر سياهي دیده میشوند که حقانیت ادعای ما را اثبات مینماید. علاوه بر اینکه محققان این عرصه به رواج چادر به عنوان پوشش اصلي زنان دورههاي مختلف اسلامی تاکید دارند.
البته در برخی از دورهها ممکن بود که در رنگ چادر تغییراتی ایجاد شود چنانکه در برخی از سفرنامههاو آثار تاریخی عصر صفویه بیان شده که زنان این دوران هنگامی که میخواهند از خانه بیرون بیایند، روی لباسهای خود پوشش بلند سفیدی میپوشیدند که سر تا سر بدن آنها و صورتشان را پوشش میداد. البته ممکن است این پوشش جلوی صورت زنان بوده که علاوه بر چادر و بر روی آن قرار میگرفته چنانکه تا دورههای اخیر نیز رایج بوده است.
منبع: فرهنگ نیوز