سال هاى نخستینِ عمر مناسب ترین موقعیت براى تربیت است، زیرا فطرت دست نخورده و زمینه پذیرش كاملا مساعد است.
در این مرحله مسئولیت تربیت و مراقبت هاى رفتارى، بیش از هركس برعهده پدر و مادر است.
قرآن كریم با اشاره به این مطلب مى فرماید: «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا اَنْفُسَكُمْ وَ اَهْلِیكُم ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ…»( سوره تحریم، آیه 6)كه در روایات به امر و نهى تفسیر شده است و اولیا باید اهل و فرزندان خود را از آن چه سرانجامش آتش دوزخ است حفظ و حراست كنند و در تعلیم و تربیت آنان بكوشند و معلم و مربى صالح برگزینند.
امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى فرماید: بهترین میراث پدران براى فرزندانشان ادب است: «خَیْرُ ما وَرَّثَ الآباءُ الاَْبْناءَ الاْدَبُ» ( تصنیف غررالحكم، ص 407) امام حسین(علیه السلام) یكى از كودكان خود را نزد معلم فرستاد، همین كه كودك «سوره حمد» را فراگرفت و آن را نزد پدر خواند، امام(علیه السلام) به عنوان تشویق از معلم جوائز گران بهایى به وى داده و فرمودند: در برابر آن چه معلم به فرزند من آموخته، كارى درخور انجام نداده ام.
در این مرحله، پرورش فطرت ایمانى و اخلاقى، از اهمیت بسیارى برخوردار است.
زیرا بساطت، سادگى و عصمت كودكانه با زمینه فطرى كه دارد، در سازندگى آتیه او نقش حساسى ایفا مى كند.
امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: حضرت موسى(علیه السلام) در مناجات با پروردگار عرض كرد: بهترین اعمال كدام است؟ خداوند خطاب فرمود: «محبت به كودكان، زیرا آنان بر فطرت توحید آفریده شده اند»( بحارالانوار، ج 104، ص 97).
در اسلام براى دوران كودكى و نوجوانى و قبل از بلوغ به عبادات تمرینى توصیه شده است تا كودكان با آداب و شرایع و اخلاق و تعهدپذیرى آشنا گردند و در مرحله تكلیف دچار مشكل نباشند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:«اِنّا نَأمُرُ صِبیانَنا بِالصَّلوة اِذا كانُوا بَنِى خَمْسَ سِنینَ فَمُرُوا صِبْیانَكُم بِالصَّلوةِ اِذا كانُوا أبْناءَ سَبْعَ سِنینَ;( سنن النبى، ص 157)ترجمه:ما فرزندانمان را در پنج سالگى به نماز وامى داریم، اما شما در هفت سالگى آن ها را امر به نماز كنید.
و نیز فرمود: «پیش از آن كه منحرفین به سراغ فرزندان شما بیایند، حدیث ما را براى آنان باز گویید: «بادِرُوا اَحْداثَكُم بِالْحَدِیثِ قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَكُمْ اِلَیْهِم المُرْجِئَةُ» ( وسائل الشیعه، ج 15، ص 196).
پرورش فطرت توحیدى، از دید فلاسفه و دانشمندان نیز پوشیده نمانده است. دكتر كارل در این باره مى نویسد:«براى كودكان سخن از الهیات گفتن بى فایده است ولى بایستى بر وفق اندرز كانت از آغاز زندگى، خداوند را چون پدرى مهربان، توانا و نامریى به ایشان معرفى كرد كه مشمول عنایات او هستند و مى توانند با نیایش به سوى او رو كنند.واقع ترین طریقه ستایش خداوندى تمكین از اراده اوست و اراده خداوندى بر این جارى است كه زندگى كودك نیز چون بالغ مشى صحیح داشته باشد»( راه و رسم زندگى، ص 169).
ممنون از دقت نظر شما و بازدید از وبلاگ ما
موفق و موید باشید