سلب توفیق، پیامدها و آثاری دارد که برخی از آنها را در اینجا می آوریم:
1. خودفراموشی
محرومیّت از توفیق یاد خدا، موجبِ خودفراموشی زیان بار می گردد. قرآن کریم می فرماید: «نَسوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسهُمْ »؛ (حشر / 19. ) «خدا را فراموش کردند، و خدا نیز آنها را به خودفراموشی گرفتار کرد.»
2. رویگردانی از خداوند
اگر توفیقِ روآوری به خدا از دست رود، دل، از یاد خدا رویگردان می شود. آن چنان که خداوند می فرماید: «فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ »؛ (صف / 5. ) «چون از حق روی گردانیدند، خدا هم دلهای آنان را [از توجّه به حق] گردانید.»
3. محرومیّت معنوی
گناه، موجب محرومیّت از موفّقیّتهای معنوی می شود. در روایت آمده است که مردی نزد امیرالمۆمنین علی (علیه السلام) آمد و عرض کرد: مدتی است که از نماز شب محرومم. حضرت فرمود: «گناهان، دست و پایت را بسته اند: «جَاءَ رَجُلٌ اِلَی اَمِیر المُۆمِنِین (علیه السلام)، فَقَالَ یَا اَمِیرَ المُۆمِنِینَ! اِنِّی قَد حُرِمتُ الصَّلَاةَ بِاللَّیلِ … فَقَالَ لَهُ اَمِیرَالمُۆمِنِین: اَنتَ رَجُلٌ قَیَّدَتکَ ذُنُوبُکَ.» (تهذیب الاحکام، شیخ طوسی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، 1365، چهارم، ج 2، ص121. )
4. تنگدلی
سلبِ توفیقِ شرح صدر باعثِ تنگدلی و آلودگی به پلیدیهای معنویِ ایمان گریزانه می گردد.
«وَ مَن یُرِدْ أَن یُضِلَّهُ یجْعَلْ صدْرَهُ ضیِّقاً حَرَجاً كَأَنَّمَا یَصعَّدُ فى السمَاءِ كذَلِك یجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْس عَلى الَّذِینَ لا یُۆْمِنُونَ»؛ (انعام / 125.) «و آن کس را که (به خاطر اعمال خلافش) بخواهد گمراه سازد، سینه اش را آن چنان تنگ می گرداند که گویا می خواهد به آسمان بالا برود، این چنین خداوند پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی آورند، قرار می دهد.»
5. کوردلی (وبی بصیرتی)
غرق بودنِ کافران، منافقان و گنهکاران در گناهان باعث می شود که قلبشان به تدریج همچون صخره های سیاه، در دلِ شبهای ظلمانی، سیاه و سیاه تر شود و نیروی درک و تشخیصشان از حقیقت، مختل گردد و بر چشم و گوش و فکر و دلشان پرده بیفتد و به کوردلی مبتلا گردند و نتوانند حقّ و حقیقت را دریابند. «خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصرِهِمْ غِشوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ»؛ (بقره / 7.) «خدا بر دلهایشان مهر زده و بر گوش و چشم هایشان پرده ای است و ایشان عذابی عظیم دارند.»
6. گناه گرایی روزافزون
پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: «اِنَّ المَعَاصِیَ یَستَولی بِهَا الخِذلَانُ عَلَی صَاحِبِهَا حَتَّی تُوقِعَهُ بِمَا هُوَ اَعظَمُ مِنهَا؛ (مجموعه ورام، ج 2، ص 102. ) به وسیله گناهان، خذلان (و سلب توفیق) بر گنهکار مستولی می شود تا جایی که او را در گناهان بزرگ تر می اندازد.»
7. شقاوت و بدبختی
همان طور که گفتیم امام صادق(علیه السلام) دربارهء کلام خدای عزّ وجلّ: «قَالُوا رَبُّنَا غَلَبَت عَلَینَا شِقوَتُنَا»؛ «پروردگارا شقاوتِ ما بر ما چیره گشت، فرمود: «بِاَعمَالِهِم شَقَوا؛ (التوحید، محمد بن علی بن بابویه، شیخ صدوق، ترجمه: محمدعلی سلطانی، ص 553، ح 2.)به وسیلهء عملهایشان بدبخت شدند.» سلب توفیقِ اعمال صالح، موجب ناشایستگی و شقاوت می گردد.