نوروز از سنتهای دیرین ما ایرانیان است. گرامیداشتن سال جدید و برپایی رسومی که هر یک به پشتوانه تفکری عمیق است، از یادگارهای ایران باستان است. میراثی که به تأیید ائمه اطهار علیهمالسلام نیز رسیده است، اما امسال، نوروز ما فاطمی است.
به نظر میرسد، گرامیداشت این سنت و احیاء عزای فاطمی، نوعی تقابل میان ایرانیت و اسلامیت است؛ تقابل میان دین و رسوم، اما آیا میتوان میان این دو اتفاق را جمع کرد، بهگونهای که بهار باشد و حرمت بانوی دو عالم محفوظ بماند؟ وظیفه شیعهبودن چیست و اقتضای ایرانیت کدام است؟ در چنین تداخلی، چه باید کرد؟
نوروز و تحولی که در سال و پیرامونمان ایجاد میشود، از عبرتآموزترین اتفاقات هر ساله است. به خاطر همین تلنگرها و یادآوریهای عبرتآمیز است که سالمان را با دعای آغاز سال شروع میکنیم و از خدا طلب بهترین حالها را داریم. (1) بهترین حال، حالی است که خدا در آن پررنگ است؛ حالی است که یاد خدا در لحظه لحظه آن جاری است و شاید برای تکرار همین حال خوش است که سنتهای نیکمان را پاس میداریم؛ خانه و زندگی را صفا میدهیم، به دید و بازدید میرویم، از احوال هم جویا میشویم، بهانه شادبودن پیدا میکنیم و از لحظات باهمبودن نهایت استفاده را میبریم.
این سنتها به قدری خوب و شیرین است و به قدری مورد تأیید اسلام، که نمیتوان از انجام آنها جلوگیری کرد. دید و بازدید و صلهرحم همواره سفارش شده است، اکرام و احترام بزرگتر نیز از جمله سفارشات اکید دین است و… .
از طرفی امام صادق علیهالسلام فرمودهاند: شیعیان ما با شادی ما شادمان میشوند و در اندوه ما اندوهگیناند. (2) و امام حسنعسکرى علیهالسلام میفرمایند: اظهار شادمانى پیش انسان غمگین، از ادب نیست و دور از ادب است. (3)
ادامه »