اشتهای دشمن برای سلب حقوق ما، سیریناپذیر است و اینطور نیست که مثلاً با دستکشیدن از انرژی هستهای، او هم از دشمنیِ خود، دست بکشد. و همچنین غلط است اگر فکر کنیم با تعطیلی سانتریفیوژها، میتوان مانع از حملهی نظامی دشمن شد؛[4] چراکه در سال 1359 که جنگی نابرابر بر ما تحمیل شد اصلا چیزی بهنام انرژی هستهای نداشتیم!
نقل قولی از “ولایت فقیه و حکومت اسلامی”:
لازمهی زندگی یک انسان هدفدار و آرمانگرا، وجود سختیها و فشارهایی است که از طرف مخالفان و دشمنان آن هدف و آرمان، وارد میشود. دشمنانی که اهداف و آرمانهای الهی را همیشه در نقطهی مقابلِ منافع زیادهخواهانهی خود میبینند و بههمین جهت، حتی لحظهای از توطئه و خباثت، دست نمیکشند.
حال باید دید راهبرد و شیوهی برخورد با این توطئهها و فشارها کدام است؟
برخی معتقدند که باید بهانه را از دست دشمن گرفت و کاری نکرد که ناراحتی و نارضایتی او فراهم گردد. به همین دلیل، باید خواستههای دشمن، تأمین و نگرانیهای او برطرف شود تا او دست از اذیتوآزار بردارد. اما آیا واقعاً چنین شیوهای، راهگشاست و موجب عقبنشینی دشمن میشود؟
با مراجعه به قرآن کریم، میتوان به پاسخ این پرسش دست یافت. «یهودیان مدینه و مسیحیان نجران انتظار داشتند كه پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همواره در قبله با آنها موافقت كند. هنگامى كه خداوند، قبلهی مسلمانان را از بیت المقدس به سوى كعبه تغییر داد، آنها از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مایوس شدند و شاید بعضی از مسلمانان هم اشکال كردند كه نباید كارى كرد كه باعث رنجش یهود و نصارى گردد.»[1] در همین زمان، آیهی 120 سورهی بقره، نازل شد: «هرگز یهود و نصارى از تو خشنود نخواهند شد مگر آنكه [بطور کامل] از آیین آنان پیروى كنى.»[2]
براساس این آیه، «تا جامعهی مسلمانان از اسلام دست برندارند، اینها[دشمنان] راضى نمىشوند. مقصود این است كه دشمن مىخواهد آن روح اسلامى و آن احكام زندهی اسلام… در میان مسلمانان نباشد. البته آنها با یك عدّه مسلمانِ مردهی بىاطّلاع از مبانى عالیهی اسلام، ولو عامل به ظواهر مختصرى از اسلام هم باشند، چندان كارى ندارند؛ دشمنى هم با آن ندارند. اما اینكه اسلام نیست!»[3]
بنابراین، اشتهای دشمن برای سلب حقوق ما، سیریناپذیر است و اینطور نیست که مثلاً با دستکشیدن از انرژی هستهای، او هم از دشمنیِ خود، دست بکشد. و همچنین غلط است اگر فکر کنیم با تعطیلی سانتریفیوژها، میتوان مانع از حملهی نظامی دشمن شد؛[4] چراکه در سال 1359 که جنگی نابرابر بر ما تحمیل شد اصلا چیزی بهنام انرژی هستهای نداشتیم!
راهبرد و شیوهی دیگر برای مقابله با فشارهای دشمن، «استقامت» است. همان شیوهای که در آیهی 112 سورهی هود، خطاب به پیامبر آمده است: «هم تو و هم کسانیکه باتو هستند در این راه، باید استقامت کنید.»[5] و این همان شیوهای است که رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله) را به میدان مبارزه با مشرکین میکشاند و امیرالمؤمنین و سیدالشهدا (علیهماالسلام) را وادار به پافشاری بر مسیر حق نمود و حتی امام مجتبی(علیهالسلام) هم -که بهدلیل نداشتن همراه، مجبور به صلح شد- در متن صلحنامهی خود، به هیچ وجه و حتی به اندازهی سرسوزنی حاضر به پذیرش زورگویی دشمن و دستکشیدن از آرمانهای الهی نشد.
در دوران معاصر نیز، همین روحیهی استقامت و پایداری بود که جنگ تحمیلی هشت ساله را بر ملت ایران، گوارا کرد و آنان را به مقابلهی جانانه با همهی قدرتهای دنیا مجاب نمود و حتی به ذهن کسی هم خطور نکرد که مثلا با صرفنظر از بخشی از خاک ایران، بهانه را از دست دشمن بگیریم و خود را از زحمت ایستادگی، خلاص کنیم!
بنابراین در منطق قرآن کریم، راهی جز «استقامت» و پافشاری بر صراط مستقیم، معرفی نشده است و البته چنین راهی هم منتج به نتایج بسیار شیرینی خواهد شد که نمونههای فراوانی از آن را در طول حیات انقلاب اسلامی به وفور، دیدهایم که پیشرفت در حوزههای گوناگونِ علمی، سیاسی، فناوری، پزشکی و سلولهای بنیادین، نانو و … -باوجود مزاحمتهای ناشی از تحریم- نمونهای از همان شیرینیهاست.
——————————————————————————-
1- تفسیر نمونه، ذیل آیهی 120 سورهی بقره
2- «لَن تَرضىٰ عَنكَ الیَهودُ وَلَا النصارىٰ حَتّىٰ تَتّبِعَ مِلتَهم.»
3- بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از روحانیون، 7 مرداد 1371
4- ظریف: 16000سانتریفیوژ ارزش جنگ با آمریکا را ندارد!
5- «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ.»