رمضان که می آید، گویی بهارِ حُسنِ یوسف ها می رسد
رمضان که می آید، گویی بهارِ حُسنِ یوسف ها می رسد
باور کن حُسن ِ یوسف را وقف رمضان ها کرده اند.
شبیه ترین گیاه، به دل ِ عاشق ها
که سبز است و سرخی می جوشد از درونش،
حتی بهشتی ترین گیاه ِ روی زمین …
رمضان ماه حُسنِ یوسف هاست؛
ماه که به نیمه می رسد، برگ هایش حسابی جان می گیرد.
نگفتم که وقف رمضان است؟
سید الشباب اهل الجنه،
پدر بزرگش سیدالانبیا
پدرش، سیدالاوصیاء
مادرش، سیده النساء العالمین
برادرش، سید الشهدا
برادر زاده اش، سیدالساجدین
باور کن روزی که عطرش پیچید در خانه زهرا و علی؛
خدا ملیونها باغ حُسن یوسف ِ بهشتی به نامش زد.
نمی دانم در کدام طبقه آسمان
اما شنیده ام آسمانی ترین نقطه آسمان به اندازه یک مُشت است.
که می تپد و خون پمپاژ می کند،
«قلب».
همان آسمان قرمزی که در سینه آدم هاست
همان آسمان قرمزی که در میان برگ های حُسن یوسف است
همان حفره وسیعی که آسمان لایتناهی درونش جای می گیرد.
دلی که کریم اهل بیت را دوست دارد،
همان باغی که سبزی و سرخی را با هم دارد …