امير علي هنوز به دنيا هم نيامده بود حتي فكر دنيا آمدنش را هم هنوز نكرده بوديم كه اسمش را گذاشتيم اميرعلي
امير حسين و نازنين زهرا هم همينطور بودند
همه فاميل مي دانستند دختر و پسرهايمان قرار است چه اسمي پيدا كنند
انتخابش از كجا بود يادم نيست اما از هما… بیشتر »
آرشیو برای: "بهمن 1392, 29"
وقتی در آن واحد چند کار برایم پیش میآید و نمیتوانم هیچکدامشان را درست انجام دهم، وقتی با شوق و ذوق تصمیم به انجام کاری میگیرم و نمیتوانم تمامش کنم، وقتی کاری را تمام میکنم اما آنقدر ناقص و پر اشکال از آب درمیآید که بهتر بود اصلا انجامش نمیدا… بیشتر »
قبل نوشت:
از حدود بيستم بهمن بود كه همه دستفروش هاي متروي تهران بين وسايلشان يك قلب قرمز، يك خرس عروسكي- گل هاي رز مخمل و چيزيهايي از اين قبيل پيدا مي شد
عروسكهاي سياه زشتي كه پاي دراز داشتند و دامني از جنس گوني!
خانمها هم مخصوصا جوانترها خريد مي ك… بیشتر »