به همت واحد فرهنگی روز سه شنبه مورخ 9/9/95 ویژه برنامه به مناسبت شهادت هشتمین اختر تابناک آسمان ولایت امام علی ابن موسی الرضا المرتضی (ع) در این مدرسه برگزار گردید.
در این ویژه برنامه طلاب با مداحی و مرثیه سرایی به محضر امام زمان (عج) عرض تسلیت نموده و در جهت سلامتی و تعجیل در فرج حضرت(عج) دعا نمودند.
موضوعات: "فرهنگی- اخلاقی" یا "عفاف و حجاب"
امام مجتبی علیهالسلام به زهر همسرش، جعده، به بستر بیماری آرمیدند. در این میان، به برادر که نگران بر بالین او نشسته بود، وصیت کردند تا ایشان را کنار قبر پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم به خاک سپارند چراکه سزاوارتر از کسانی است که بدون اجازه وارد شدند، اما این وصیت را مقید به قیدی ساختند و به برادر فرمودند: «اگر مشکلی پیش آمد، راضی به خونریزی نیستم، جنازه مرا به بقیع ببرید و کنار جدهام فاطمه بنت اسد، دفن کنید» (1). در برخی از نقلها نیز آمده است که حضرت از ابتدا به دنبال عدم ایجاد هرگونه تنشی بودند و تنها فرمودند: «مرا برای تجدید عهد کنار مزار جدم رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم ببر؛ سپس مرا به سوی قبر جدهام فاطمه بنت اسد منتقل کن و در آنجا به خاك بسپار» (2).
شهادت امام علیهالسلام
با شهادت حضرت، هاشمیان برای اجرای وصیت رهسپار مرقد نبی اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم شدند؛ مروان و سایر بنیامیه تصور کردند که مردم مشایعتکننده قصد دارند بدن مطهر حضرت را در کنار رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به خاک بسپارند. ازاینرو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند و عدهای نیز خبر این حادثه را به عایشه رسانیده و گفتند: «ای مادر مؤمنان! میخواهند حسن را در کنار قبر پدرش دفن کنند، به خدا سوگند این کار تمام افتخارات پدرت ابوبکر و عمر را از بین خواهد برد». عایشه که هنوز کینه جمل را با خود داشت، و هنوز دلش با علی و اولاد او صاف نشده بود، سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد و فریاد برآورد: «ما را با شما چه کار؟! کسی را که من دوست ندارم، وارد خانه من نکنید!» (3).
در ذهن هر کس کلمات و معنیها به گونه ای گسترده با هم ارتباط دارند و از شنیدن یک کلمه فوراً ذهن ما متوجه کلمه دیگری که با آن کلمه مرتبط است، میشود که در اصطلاح روانشناسان به آن تداعی معانی گفته میشود.
طبیعی است که زنجیره ذهنی هر کس با دیگری فرق میکند اما در هر حال هر شخص میتواند بخشی از زنجیره ذهنی خود را به شکل آگاهانه طراحی کند. مثلاً با تکرار هم زمان دو کلمه مثل سیب و چنار ذهن ما این دو کلمه را با هم ارتباط میدهد و از شنیدن یکی به یاد دیگری میافتد.
ممکن است جالب به نظر بیاید که قرنها قبل از اینکه بشر این تکنیک را به صورت آزمایشگاهی و دانشگاهی بشناسد، قرآن به شکل عملی آن را به کار گرفته است. در اینجا از مثال لباس استفاده میکنیم.
عناصر مختلفی چون دربار و استعمارگران اروپایی و سیاستمداران خودباخته داخلی در تلاش بودند بتوانند سنت های فرهنگی غرب بخصوص پوشش آنان را در جامعه ایران رواج دهند. این درحالی بود که اکثریت جامعه زنان ایران با همه این تلاشها، پوشش لباس و حجاب خود را که برگرفته از سنت و ارزش های دینی بود، نگه داشته و از آن دفاع و حراست نمود.
به گزارش گروه فرهنگ و هنرفرهنگ نیوز،یکی از مسائلی که از دیرباز مورد توجه محققان و جامعه شناسان مختلف ایرانی و غربی قرار گرفته، وضع پوشش زنان در جامعه ایران از دوران باستان تا کنون بوده است. فرهنگ ایرانی یک فرهنگ شرقی همراه با پوشش مناسب بود که ورود اسلام نیز باعث تثبیت این جایگاه شد. شروع عصر قاجار آغاز تاريخ معاصر ايران و ورود ايران به عرصه تحولات نوین جهاني است؛ و تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی و متعاقب آن افزايش سطح آگاهي جامعه به خصوص زنان و مشارکت مستقيم آن ها در جنبش هاي اجتماعي اين عصر، تغييرات گسترده اي در سطح آگاهي جامعه قاجاري ایران به وجود آورد.
صفحات: 1· 2
از مدتی پیش، نام فیلم «ابوزینب» بهواسطه موضوع ضدصهیونیستی و متفاوت، پروداکشن نسبتاً عظیم فیلم، برنامهریزی برای اکران گسترده در کشورهای عربی و البته حضور کارگردان «استرداد» در پشتصحنه این فیلم، سر زبانها افتاد و علاقهمندان سینما مشتاق شدند تا حاصل کار «علی غفاری» را ببینند.
این فیلم به تهیهکنندگی مرتضی شعبانی و محصول مشترک ایران و لبنان است. اکثر بازیگران و عوامل فیلم، لبنانی هستند. کارمن لبس، باسم مغنیه، عمار شلق، یوسف حداد و اغوب دوجرجیان بازیگران این فیلم هستند.
«ابوزینب» قصه خانوادهای در جنوب لبنان را روایت میکند که فرزندان آنها طی سالهای 1985 تا2000 که لبنان در اشغال اسراییل بوده، نقش مؤثری در ایستادگی در مقابل اسراییل داشتهاند و در این میان، مادر خانواده نقشی عمیق و کلیدی در هدایت فرزندانش به مسیر مقاومت دارد. دو شهید و دو اسیر از فرزندان این خانواده، سند ارادت آنان به مقاومت لبنان است.
ابوزینب اسم مستعار پسر جوان این خانواده است که با مقاومتش لرزه بر اندام صهیونیستها افکنده؛ تا جاییکه آنها خانهبهخانه به دنبالش میگردند تا هویت او را شناسایی کنند و تنها کسی که ابوزینب را میشناسد، مادرش است. حتی زمانیکه او عملیات استشهادی بزرگی را طرحریزی و اجرا میکند، چگونگي اجرا و هویت کسی كه اين عمليات شهادتطلبانه را انجام داده بود، تا چندين سال بهعنوان معما باقي ماند تا اینکه سيد حسن نصرالله؛ دبيركل حزبالله لبنان، كه در آن زمان از رهبران حزبالله بود، در سال 2000 ميلادي بعد از گذشت 13 سال از آن حادثه؛ يعني زمانی که مقاومت، اسراییلیها را از خاک لبنان بیرون راند، بیمقدمه پرده از اين معما برداشت و در آن زمان بود كه همه دريافتند كه ابوزینب که سرمشق بسیاری از جوانان استشهادی جنوب لبنان بوده است و به یادش گل لاله روی طاقچه خانههایشان گذاشته بودند؛ پسرک نحیف و لاغراندامی بوده که همه فکر میکردند از ترس جنگ از کشور خارج شده است. در انتهای فیلم که پرده از راز ابوزینب برداشته میشود، صدای سید حسن نصرالله؛ دبیرکل حزبالله لبنان را میشنویم که میگوید ابوزینب کسی نیست جز عامر کلاکش از روستای دببین در جنوب لبنان که سرمنشأ بسیاری از عملیاتهای استشهادی شد.
صفحات: 1· 2